نوشین هرمزی نژاد؛ فاطمه فهیم نیا؛ مهشید التماسی
چکیده
پژوهش حاضر به ارائه چارچوب سیاستگذاری اقتصاد اطلاعات برای کسب و کارهای دادهمحور پرداخته است. نوع تحقیق آمیخته و کاربردی از نوع نظریه پردازی داده بنیاد است. جامعه آماری پژوهش شرکتهای ثبت شده با محوریت داده محور در پارک علم و فناوری به تعداد تقریبی 200 شرکت بوده است، تجزیه و تحلیل دادههای با استفاده روش دلفی فازی و نرمافزار SPSS19 ...
بیشتر
پژوهش حاضر به ارائه چارچوب سیاستگذاری اقتصاد اطلاعات برای کسب و کارهای دادهمحور پرداخته است. نوع تحقیق آمیخته و کاربردی از نوع نظریه پردازی داده بنیاد است. جامعه آماری پژوهش شرکتهای ثبت شده با محوریت داده محور در پارک علم و فناوری به تعداد تقریبی 200 شرکت بوده است، تجزیه و تحلیل دادههای با استفاده روش دلفی فازی و نرمافزار SPSS19 انجام شده است. یافتههای بدست آمده در بخش دلفی فازی نشان داد که شاخص ارتقا محصولات و خدمات با استفاده از اطلاعات بیشترین وزن را داشته است. در رتبه دوم شاخص پایش اثربخشی و کارامدی بهبودهای صورت گرفته شده در جریان درآمدی شرکا بوده است. در ادامه شاخصهای توجه به نیازمندیهای مشتریان، توجه به میزان نیازمندیهای مشتریان و ایجاد خلاقیت و ایجاد زمینههای جدید و نوآورانه پایینتر از حد میانگین میباشند. بنابر سایر یافتههای بدست آمده تمامی مولفه-های تطبیق دادن دادهها، تامینگنندگان دادهها و فراهم کننده داده دارای توانایی سنجش بعد خلق اطلاعات را دارا میباشد. شاخص ارتقا محصولات و خدمات با استفاده از اطلاعات با وزن 05391 / 0 بیشترین وزن را داشته است. در رتبه دوم شاخص پایش اثربخشی و کارامدی بهبودهای صورت گرفته شده در جریان درآمدی شرکا به وزن 04968 / 0 بوده اند. میانگین شاخص ها برابر با 04157 / 0 میباشد و مشاهده میشود شاخصهای توجه به نیازمندیهای مشتریان، توجه به میزان نیازمندیهای مشتریان و ایجاد خلاقیت و ایجاد زمینههای جدید و نوآورانه پایین تر از حد میانگین میباشند. همچنین، تمامی ابعاد خلق اطلاعات، انتشار اطلاعات و کاربرد اطلاعات دارای توانایی سنجش چارچوب سیاستگذاری اقتصاد اطلاعات را دارا میباشد و بیشترین میزان بار عاملی مربوط به بعد کاربرد اطلاعات با میزان بار عاملی 0.497 میباشد.
مهشید التماسی؛ معصومه التماسی
چکیده
هدف: هدف این مطالعه بررسی تأثیر آموزشهای برنامهریزی عصبی-کلامی بر بهبود میزان رضایت شغلی در میان کتابداران کتابخانههای عمومی کشور است. روششناسی: این پژوهش با روش پیمایشی-تحلیلی و ابزار پرسشنامه (پرسشنامه رضایت شغلی بریفیلد و روث، و پرسشنامه انگیزش هرمنس) در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون انجام شدهاست. جامعه مورد مطالعه ...
بیشتر
هدف: هدف این مطالعه بررسی تأثیر آموزشهای برنامهریزی عصبی-کلامی بر بهبود میزان رضایت شغلی در میان کتابداران کتابخانههای عمومی کشور است. روششناسی: این پژوهش با روش پیمایشی-تحلیلی و ابزار پرسشنامه (پرسشنامه رضایت شغلی بریفیلد و روث، و پرسشنامه انگیزش هرمنس) در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون انجام شدهاست. جامعه مورد مطالعه این پژوهش کتابداران کتابخانههای عمومی وابسته به سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران حدود 230 نفر بوده که بر اساس جدول مورگان با خطای (06/0) تعداد 124 نفر بهصورت تصادفی بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. یافتهها: در مرحله پیشآزمون نتایج حاصل از دو پرسشنامه نشان داد که تنها 35% افراد دارای رضایت شغلی بوده و میانگین کل پرسشنامههای رضایت شغلی 19/2 بود، از پرسشنامه انگیزه فردی نیز نتایج مشابهی بدست آمد و برای بررسی وجود ارتباط بین انگیزه و رضایت شغلی از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. پس از ارائه NLP نیز دو پرسشنامه توسط نمونه تکمیل و رضایت شغلی 76% را نشان داد، همین نتیجه درباره انگیزه فردی نیز تکرار شد. نتیجه: مهندسی ذهن بر تغییر دیدگاه افراد نسبت به خود و شغلشان تا حدود زیادی مؤثر است برای اطمینان از آزمون (خی2) برای بررسی پیشآزمون و پسآزمون استفاده شد که ارتباط معنیداری را در سطح اطمینان 95/0نشان داد.