محمدحسین رونقی؛ کامران فیضی؛ امین اسدپور
چکیده
دانش نقش حیاتی در دنبال کردن اهداف سازمان ها ایفا میکند. مدیریت دانش در سازمان ها تبدیل به یک مزیت رقابتی شده است. در ارتباط با پدیده هایی که کاملا عینی نیستند استفاده از روش های کمّی دقیق، خطا پذیر است. یکی از روش های ارزیابی و تصمیم گیری غیر قطعی پدیده ها، استفاده از تئوری سیستم های خاکستری است. بر اساس این تئوری بوسیله بازه ها و مقادیر ...
بیشتر
دانش نقش حیاتی در دنبال کردن اهداف سازمان ها ایفا میکند. مدیریت دانش در سازمان ها تبدیل به یک مزیت رقابتی شده است. در ارتباط با پدیده هایی که کاملا عینی نیستند استفاده از روش های کمّی دقیق، خطا پذیر است. یکی از روش های ارزیابی و تصمیم گیری غیر قطعی پدیده ها، استفاده از تئوری سیستم های خاکستری است. بر اساس این تئوری بوسیله بازه ها و مقادیر خاکستری نتایج نزدیک به واقعیت حاصل می شود. پژوهش پیش رو از نوع توصیفی پیمایشی است. هدف این پژوهش چگونگی ارزیابی فرایندها و اجزای مدیریت دانش در یک سازمان بوسیله مقادیر غیر قطعی خاکستری می باشد. جهت شفاف سازی راهکار پژوهش، شرکت همکاران سیستم جهت مطالعه موردی انتخاب شده است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان و مدیران شرکت مورد مطالعه می باشد. تعداد 280 نفر بر اساس روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. بوسیله پرسشنامه هفت بعد مدیریت دانش در یک سازمان شامل: راهبرد، ساختار، افراد-نقشها، فناوری – سیستم های اطلاعاتی، ایجاد دانش، انتقال دانش و دسترسی به دانش بر اساس نظر خبرگان انتخاب و توسط تئوری سیستم های خاکستری مورد ارزیابی قرار گرفتند. از مهم ترین نتایج پژوهش چگونگی کاربرد روش غیر قطعی تئوری خاکستری در ارزیابی مدیریت دانش یک سازمان است همچنین از دیگر نتایج حاصله می توان به فاصله نسبی بین وضعیت موجود و مطلوب در دو بعد از مدیریت دانش یعنی انتقال دانش و کارکنان در سازمان مورد مطالعه اشاره کرد.