سمیه سادات آخشیک؛ مهری پریرخ؛ محمدحسین دیانی
چکیده
هدف: هدف این مقاله، ارائه یک مدل نظری از چسبندگی دانش و آموختهزدایی بهعنوان عوامل مؤثر بر فرایند تغییر برنامهریزی شده در کتابخانهها است تا نشان دهد این عوامل چگونه میتوانند بر هر مرحله از فرایند تغییر اثر بگذارند. روش: با بررسی متون مربوط به مدیریت تغییر، یک چارچوب نظری بر پایه "نظریه تغییر سه مرحلهای"، "نظریه میدانی" و "مدل ...
بیشتر
هدف: هدف این مقاله، ارائه یک مدل نظری از چسبندگی دانش و آموختهزدایی بهعنوان عوامل مؤثر بر فرایند تغییر برنامهریزی شده در کتابخانهها است تا نشان دهد این عوامل چگونه میتوانند بر هر مرحله از فرایند تغییر اثر بگذارند. روش: با بررسی متون مربوط به مدیریت تغییر، یک چارچوب نظری بر پایه "نظریه تغییر سه مرحلهای"، "نظریه میدانی" و "مدل نیروهای میدانی" لوین استخراج و فرایند تغییر برنامهریزی شده در سه مرحله (انجمادزدایی، اجرای تغییر و انجماد مجدد) ترسیم شد. نیروهای مؤثر بر هر مرحله از این فرایند، با استفاده از نظریه میدانی، و نیروهای بازدارنده و پیشبرنده در دو بعد فردی و سازمانی شناسایی شدند. از میان نیروهای بازدارنده، بر پایه نظریه زولانسکی، چسبندگی دانش و عوامل فردی و سازمانی مؤثر بر ایجاد آن، و از میان نیروهای پیشبرنده، آموختهزدایی در دو سطح فردی و سازمانی مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها: تغییر برنامهریزی شده در صورتی با موفقیت همراه است که عوامل فردی و سازمانی چسبندگی دانش بهعنوان نیروهای بازدارندة تغییر کاهش، و آموختهزدایی فردی و سازمانی بهعنوان نیروهای پیشبرنده تغییر افزایش یابند. اصالت: گرچه در متون به نیروهای بازدارنده و پیشبرنده تغییر تأکید شده ولی تاکنون، به تحلیل این نیروها از منظر چسبندگی دانش و آموختهزدایی در سه مرحله انجمادزدایی، اجرای تغییر و انجماد مجدد پرداخته نشده است. مدل نظری ارائه شده میتواند به تسهیل و موفقیت مدیریت تغییر در سازمانها و بهویژه کتابخانهها کمک کند.
رضا رجبعلی بگلو؛ رحمت الله فتاحی؛ مهری پریرخ
چکیده
هدف: مقاله حاضر تلاش دارد تا به معرفی مدل ذهنی افراد در استفاده از نظامهای اطلاعاتی به منزله یک حوزه پژوهشی بپردازد. روش: روش پژوهش تحلیل مفهومی است. پژوهشگر از طریق مرور پژوهشهای مرتبط، به مفهومپردازی مدل ذهنی و عوامل موثر بر آن در بافت نظامهای اطلاعاتی از دیدگاه پژوهشگران پرداخته است. یافتهها و نتیجهگیری: واکاوی پژوهشها ...
بیشتر
هدف: مقاله حاضر تلاش دارد تا به معرفی مدل ذهنی افراد در استفاده از نظامهای اطلاعاتی به منزله یک حوزه پژوهشی بپردازد. روش: روش پژوهش تحلیل مفهومی است. پژوهشگر از طریق مرور پژوهشهای مرتبط، به مفهومپردازی مدل ذهنی و عوامل موثر بر آن در بافت نظامهای اطلاعاتی از دیدگاه پژوهشگران پرداخته است. یافتهها و نتیجهگیری: واکاوی پژوهشها نشان میدهد بیشتر آنها با رویکرد کیفی و با استفاده از فن شبکه مخازن و مصاحبه نیمهساختاریافته انجام شده است. همچنین با وجود ارتباط نزدیک حوزه تعامل انسان و رایانه با رفتار اطلاعاتی، توجه به نظریههای این حوزه و عوامل شکلدهنده و تأثیرگذار بر مدلهای ذهنی افراد کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. با وجود اینکه در برخی پژوهشها به شکاف بین مدلهای ذهنی ذینفعان (کاربر و طراح) اشاره شده است، مقایسه مدلهای ذهنی افراد گوناگون و توجه به مهمترین عوامل تأثیرگذاری همچون تجربهها، آموزش، پیشینه شغلی و مانند اینها بر شکلگیری مدلهای ذهنی افراد از اهمیت زیادی برخوردار است.