علم سنجی
فاطمه احمدی نسب؛ میثم جوانبخت
چکیده
هدف: پژوهشگران رشتة نوپای علمسنجی در ایران ناگزیر به استفاده از متون انگلیسی هستند و غالباً در انجام پژوهشهای خود به زبان فارسی، به معادلگزینی در این حوزه اقدام میکنند. از آنجا که معادلگزینی برای اصطلاحات توسط افراد متعدّدی صورت میپذیرد، معادلهای انتخابشده غالباً از یکدستی و هماهنگی لازم برخوردار نیست. پژوهش حاضر ...
بیشتر
هدف: پژوهشگران رشتة نوپای علمسنجی در ایران ناگزیر به استفاده از متون انگلیسی هستند و غالباً در انجام پژوهشهای خود به زبان فارسی، به معادلگزینی در این حوزه اقدام میکنند. از آنجا که معادلگزینی برای اصطلاحات توسط افراد متعدّدی صورت میپذیرد، معادلهای انتخابشده غالباً از یکدستی و هماهنگی لازم برخوردار نیست. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان پراکندگی معادلهای فارسی اصطلاحات و مفاهیم این حوزه از دانش انجام شده است.روششناسی: در این پژوهش در مرحلة اول شیوة تحلیل محتوای کمّی و در مرحلة دوم روش توصیفی و تحلیل کیفی به کار رفته است. یافتهها: یافتهها حاکی از آن است که در منابع مورد بررسی حوزة علمسنجی حدود 425 اصطلاح تخصصی پرکاربرد وجود دارد که حداقل یکی از شش اصطلاح بیش از یک معادل دارد. در تحلیل و توصیف معادلگزینیها مشاهده شد که در برخی از موارد به تناظر یک به یک توجه نشده است و چندمعنایی و هممعنایی در معادلگزینیها مشاهده میشود. منشأ زبانی آنها به قرار زیر است: عدم توجه به تعداد اجزای واژگانی اصطلاح، استفاده از عبارتهای بدساخت، استفاده از گروه حرف اضافهدار، عدم توجه به مقولة واژگانی اجزاء اصطلاح، عدم توجه به ضابطة کوتاهی، عدم استفاده از وند، عدم توجه به بافت و گونة زبانی و عدم توجه به تفاوتها و ظرافتهای معنایی واژگان.نتیجهگیری: یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد که در حوزة علمسنجی مانند سایر رشتهها نیز ناهماهنگی، آشفتگی و گاه خطاهای زبانی در معادلگزینی دیده میشود. از عوامل این ناهماهنگیها در معادلگزینی میتوان به استفاده از عبارتهای بدساخت، استفاده از گروه حرف اضافهدار، عدم توجه به ضابطة کوتاهی، عدم استفاده از وند، عدم توجه به بافت و گونة زبانی و بالاخره عدم توجه به تفاوتها و ظرافتهای معنایی واژگان اشاره نمود.