علم سنجی
علی بیرانوند؛ محمد قناعتیان؛ هادی الهایی
چکیده
هدف. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین نمرات دگرسنجی مربوط به مقالات پراستناد حوزه فیزیک ذرات در پایگاه دایمنشنز با تعداد استنادات دریافتی در پایگاه اطلاعاتی کلاریویت آنالیتیک و دایمنشنز است.روشپژوهش. پژوهش حاضر از نوع بنیادی است که به شیوه توصیفی و با رویکرد دگرسنجی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل 5702 عنوان مقاله حوزه فیزیک ...
بیشتر
هدف. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین نمرات دگرسنجی مربوط به مقالات پراستناد حوزه فیزیک ذرات در پایگاه دایمنشنز با تعداد استنادات دریافتی در پایگاه اطلاعاتی کلاریویت آنالیتیک و دایمنشنز است.روشپژوهش. پژوهش حاضر از نوع بنیادی است که به شیوه توصیفی و با رویکرد دگرسنجی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل 5702 عنوان مقاله حوزه فیزیک ذرات است که بین سالهای 2000-2019 در پایگاه اطلاعاتی کلاریویت آنالیتیک نمایه شدهاند. نمونه آماری تحقیق شامل 102 عنوان مقاله است که توسط پایگاه کلاریویت آنالیتیک به عنوان پراستنادترین مقالات حوزه فیزیک ذرات معرفی شدهاند. به منظور بررسی رابطه شاخصهای علمسنجی مقالات مورد بررسی در پایگاههای اطلاعاتی و سنجههای حاصل از حضور این مقالات در شبکههای اجتماعی و پایگاههای استنادی، علاوه بر آزمونهای آمار توصیفی، از آزمون همبستگی پیرسون جهت بررسی رابطه بین متغیرهای پژوهش استفاده شده است.یافتهها. انتشار مقالات در شبکههای اجتماعی فیسبوک، ویکیپدیا و کیواندای ارتباط مثبت و معناداری با تعداد استنادات دریافتی از طریق پایگاه دایمنشنز و کلاریویت آنالیتیک دارد. در حالیکه بین انتشار مقالات در شبکههای اجتماعی نیوز اوتلتس، بلاگ، تویترز، ویبو، پتنت، فیسبوک، گوگل پلاسیوزر، ردیتور، ویدئوآپلودر و استنادات دریافتی از دایمنشنز و کلاریویت آنالیتیک رابطه معناداری وجود ندارد. بین تعداد مشاهده مقالات در پایگاه استنادی مندلی با استنادات دریافتی از طریق پایگاه دایمنشنز و کلاریویت آنالیتیک رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. اما بین تعداد مشاهده مقالات در پایگاههای استنادی سایتیولایک و کونوتا با تعداد استنادات دریافتی پایگاه دایمنشنز و کلاریویت آنالیتیک ارتباط معناداری وجود ندارند.نتیجه گیری. فعالیت در شبکههای اجتماعی، همبستگی بین نمرات دگرسنجی و استنادات دریافتی را افزایش می-دهد. ارائه نتایج تحقیقات در شبکههای اجتماعی، با نهادینه کردن فرهنگ اشتراک گذاری دانش، زمینه جذب استنادات بیشتر را فراهم می کنند.
علم سنجی
علی بیرانوند؛ هادی الهایی؛ علی شجاعی فرد
چکیده
هدف: این پژوهش به بررسی تأثیر نمرات آلتمتریکس شبکه علمی- استنادی مندلی بر شاخصهای علمسنجی پایگاه اسکوپوس و گوگل اسکالر پرداخته است.روششناسی: پژوهش حاضر از نوع بنیادی است که به شیوه توصیفی و با رویکرد دگرسنجه صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل آثار 271 رکورد تولید شده نویسندگان ایرانی حوزه وبمعنایی است که در بازه زمانی ...
بیشتر
هدف: این پژوهش به بررسی تأثیر نمرات آلتمتریکس شبکه علمی- استنادی مندلی بر شاخصهای علمسنجی پایگاه اسکوپوس و گوگل اسکالر پرداخته است.روششناسی: پژوهش حاضر از نوع بنیادی است که به شیوه توصیفی و با رویکرد دگرسنجه صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل آثار 271 رکورد تولید شده نویسندگان ایرانی حوزه وبمعنایی است که در بازه زمانی 2021-1960 در پایگاه اسکوپوس نمایه شده است. به منظور بررسی تأثیر سنجههای حاصل از حضور تولیدات علمی حوزه وبمعنایی در پایگاههای التمتریکس و مندلی بر شاخص تعداد استنادات دریافتی در اسکوپوس، از آزمونهای ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه گام به گام به کمک نرم افزارهای اکسل و اسپی-اساس استفاده شده است.یافتهها: بررسی وضعیت تولیدات علمی حوزه وبمعنایی در پایگاه اسکوپوس نشان داد بیشترین تعداد تولیدات علمی این حوزه در سال 2010 ثبت شده است همچنین نتایج پژوهش نشان داد تعداد استنادات دریافتی نسب به تعداد خوانش مدارک پایینتر بوده و دلیل این اختلاف عدم استناددهی در تمامی موارد مورد مراجعه توسط کاربران پایگاه مندلی است. یافته های پژوهش نشان داد از نظر نوع مدرک، 160 عنوان مقاله کنفرانسی، 105 عنوان مقاله چاپ شده در مجلات، 4 مورد مقاله مروری، 1مورد کتاب و 1 مورد نیز مطالب پس گرفته شده می باشند که از نظر زبانی، 10 عنوان به زبان فارسی می باشند.نتیجهگیری: نتایج پژوهش بین منابع مورد استناد در مندلی ، توئیت های آلتمتریکس و ذکر منابع در مندلی با تعداد استنادات اسکوپوس رابطه مثت و معناداری نشان داد و لذا استفاده همزمان از دو متغیر تویئت شده و ذکر در مندلی در پایگاه آلتمتریکس برای تأثیر بیشتر بر تعداد استنادات پایگاه اسکوپوس از پیشنهادات پژوهش است.
کتابخانه های دانشگاهی
ناهید خوشیان؛ مرضیه یاری زنگنه؛ هادی الهایی
چکیده
تأملی بر چارچوب معماری اطلاعات دودف بهعنوان یک معماری سازمانی اطلاعات مناسب برای دانشگاهها (مطالعه موردی: دانشگاه شیراز)
چکیده فارسی
هدف پژوهش: هدف از پژوهش حاضر، بررسی و پیشنهاد چارچوب معماری سازمانی اطلاعات دودف، از سوی مدیران و کارشناسان دانشگاه شیراز به منظور معماری سازمانی اطلاعات این دانشگاه و جلب توجه مدیران به مقوله ...
بیشتر
تأملی بر چارچوب معماری اطلاعات دودف بهعنوان یک معماری سازمانی اطلاعات مناسب برای دانشگاهها (مطالعه موردی: دانشگاه شیراز)
چکیده فارسی
هدف پژوهش: هدف از پژوهش حاضر، بررسی و پیشنهاد چارچوب معماری سازمانی اطلاعات دودف، از سوی مدیران و کارشناسان دانشگاه شیراز به منظور معماری سازمانی اطلاعات این دانشگاه و جلب توجه مدیران به مقوله معماری سازمانی به منظور ارتقای تعالی سازمان و بهرهوری و برشمردن مزایای معماری سازمانی در این دانشگاه است.
روششناسی پژوهش: پژوهش حاضر با بهکارگیری دو روش پیمایشی (مصاحبه حضوری) با مدیران و کارشناسان دانشگاه شیراز، در کلیه سطوح، (جهت گردآوری دادهها) و نیز بررسی اسنادی یا کتابخانهای به منظور بررسی فرمها و اسناد مربوط به فرایندهای دانشگاه انجام شده است.
یافتههای پژوهش: هدف از انجام معماری سازمانی اطلاعات در دانشگاه شیراز دست یافتن به خروجیهای معماری مطلوب در این سازمان است. که این فرآیند میتواند در کنار دیگر فرآیندهای اصلی سازمان قرار گرفته و بهصورت پیوسته اجرا شود. بهطورکلی، این فرآیند شامل سه مرحله اصلی میباشد که عبارتاند از: 1- برنامهریزی راهبردی فناوری اطلاعات، 2- برنامهریزی معماری سازمانی، 3- اجرای معماری سازمانی. بر مبنای یافتههای پژوهش و مصاحبه با کارشناسان و بررسی متون و اسناد و مدارک، چارچوب معماری اطلاعات دودف، مناسبترین و بهترین گزینه برای معماری اطلاعات دانشگاه شیراز قلمداد گردید.
نتیجهگیری: بررسی چارچوب معماری اطلاعات دودف و نتایج پژوهش نشان داد که معماری اطلاعات دودف، معماری مناسبی برای دانشگاه شیراز است. برای مدیریت معماری سازمانی اطلاعات مطلوب، دانشگاه شیراز نیاز دارد تا الگوبرداری و پیشنهاد جایگاه و تشکیلات در وضعیت مطلوب را ارائه دهد. به تدوین شرح مشاغل و شرایط احراز پستهای سازمانی بپردازد و همچنین در مورد نحوه بلوغ سازمان تصمیمگیری بنماید.
کلیدواژهها: چارچوب DoDAF، معماری سازمانی اطلاعات، معماری موجود، معماری مطلوب،دانشگاه شیراز
هادی الهایی؛ زهره چراغی؛ منصور کوهی رستمی
چکیده
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر، شناخت و اولویت بندی عوامل مؤثر بر پیادهسازی مدیریت دانش در شرکت بهره برداری تولید و انتقال آبجنوب شرق خوزستان بوده است.روششناسی: پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی- تحلیلی میباشد. جامعهی پژوهش را، 10 نفر از خبرگان (5 نفر از اساتید دانشگاهی حوزه پژوهش) و مدیران شرکت (5 نفر ...
بیشتر
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر، شناخت و اولویت بندی عوامل مؤثر بر پیادهسازی مدیریت دانش در شرکت بهره برداری تولید و انتقال آبجنوب شرق خوزستان بوده است.روششناسی: پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی- تحلیلی میباشد. جامعهی پژوهش را، 10 نفر از خبرگان (5 نفر از اساتید دانشگاهی حوزه پژوهش) و مدیران شرکت (5 نفر از مدیران با سابقه) تشکیل میدهد. روش نمونهگیری و انتخاب جامعه مورد نظر، روش غیر تصادفی هدفمند بوده است و برای گردآوری دادههای مورد نیاز، از مصاحبه ساختاریافته و پرسشنامه استفاده شده است. تحلیل نهایی دادههای پژوهش با استفاده از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری انجام شده است.یافتهها: افتهها نشان داد که تأثیرپذیرترین عوامل، ساز و کار بحثهای گروهی، پست سازمانی و استفاده از منابع میباشند. در سطح دوم عامل وجود منابع، قرار گرفته که بر عوامل سطح اول اثر میگذارد و از عامل سطح سوم اثر میپذیرد. در سطح سوم عامل تمرکز، قرار دارد. در سطح چهارم چهار عامل زیرساخت فناوری، اعتماد، رهبری و تسهیم دانش قرار گرفتهاند و بالاخره در سطح پنجم عامل مشارکت، قرار دارد. بر اساس مدل به دست آمده، این عامل اثرگذارترین عامل در دراجرای صحیح مدیریت دانش می باشد.نتیجه گیری: عوامل مؤثر بر پیادهسازی مدیریت دانش، بر حسب سطح تأثیرگذاری، در اجرای صحیح فرایندهای مرتبط نقش کلیدی دارند. با توجه به مدل نهایی پژوهش میتوان دریافت که تمامی ده عاملی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند، اگرچه در سطوح با درجات تأثیر متفاوت قرار دارند اما با هم مرتبط هستند. این مدل، عوامل مؤثر بر پیادهسازی مدیریت دانش در شرکت مورد مطالعه را شناسایی کرده و روابط میان این عوامل را کشف و آنها را رتبه بندی کرده است.