مدیریت دانش
علی بیرانوند؛ ساره رحمانیان؛ علی رضا محمدی نژادگنجی؛ مسعود ایروانی
چکیده
هدف. شناسایی مدل عوامل تأثیرگذار بر اشتراک دانش در محیطهای دانشگاهی همواره از اهمیت و جایگاه خاصی در میان تحقیقات حوزه مدیریت دانش برخوردار بوده است. هدف این پژوهش ارائه مدل ساختاری-تفسیری عوامل مؤثر بر اشتراک دانش در محیطهای دانشگاهی از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه پیامنور میباشد.
روش. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و از نظر ...
بیشتر
هدف. شناسایی مدل عوامل تأثیرگذار بر اشتراک دانش در محیطهای دانشگاهی همواره از اهمیت و جایگاه خاصی در میان تحقیقات حوزه مدیریت دانش برخوردار بوده است. هدف این پژوهش ارائه مدل ساختاری-تفسیری عوامل مؤثر بر اشتراک دانش در محیطهای دانشگاهی از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه پیامنور میباشد.
روش. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری اطلاعات، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل اعضای هیات علمی دانشگاه میباشند که با استفاده از نمونهگیری قضاوتی19 نفر از خبرگان مطلع و صاحبنظر در حوزه مدیریت دانش که دارای سوابق علمی، تجربی یا پژوهشی بودند، به عنوان اعضای پنل خبرگان انتخاب شدهاند. روشهای گردآوری اطلاعات در این پژوهش به دو دسته کتابخانهای و میدانی(پرسشنامه) تقسیم میشود. در این پژوهش، از تکنیک دلفی فازی جهت غربال متغیرها و از مدلسازی ساختاری-تفسیری برای شناسایی و طراحی الگوی روابط بین شاخصها استفاده شده است.
یافتهها. بر اساس نتایج به دست آمده، متغیرهای خودکارآمدی، پشتیبانی مدیریتی، سیستم پاداش، سیاستهای کلان دانشگاه، زیرساختهای نرم افزاری، زیرساختهای سختافزاری، تعامل شخصی،اعتماد، انتظارات شخصی، استفاده از رسانههای اجتماعی، تمایل به اشتراکگذاری دانش، کارکنان دانشی و فرهنگ دانشمحور به عنوان عوامل مؤثر بر اشتراک دانش در دانشگاه پیامنور معرفی گردید. نتایج حاصل حاکی از آن است که سیاستهای کلان دانشگاه، پشتیبانی مدیریتی و فرهنگ دانش محور، تأثیرگذارترین عوامل میباشند. متغیرهای خودکارآمدی و کارکنان دانشی تأثیرپذیرترین عوامل شناسایی شده در این تحقیق میباشند.
اصالت و ارزش. تاکنون تحقیق مشابهی به بررسی روابط درونی و بیرونی، تعیین سطوح تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل مؤثر در اشتراک دانش در دانشگاه پیام نورنپرداخته و تحقیق حاضر از این نظر دارای نوآوری است.
مدیریت دانش
فرجاله رحیمی؛ بهار خلیلی؛ بلقیس باورصاد
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل خرد سازمانی از منظر مدیریت دانش با رویکرد تئوری داده بنیاد انجام شده است.
روش شناسی: این پژوهش از نوع مطالعات کیفی و به روش نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری مورد مطالعه 25 نفر از افراد آگاه شامل مدیران ارشد، معاونین، کارشناسان و کارمندان در حوزه خرد سازمانی و مدیریت دانش سازمان جهاد کشاورزی استان لرستان ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل خرد سازمانی از منظر مدیریت دانش با رویکرد تئوری داده بنیاد انجام شده است.
روش شناسی: این پژوهش از نوع مطالعات کیفی و به روش نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری مورد مطالعه 25 نفر از افراد آگاه شامل مدیران ارشد، معاونین، کارشناسان و کارمندان در حوزه خرد سازمانی و مدیریت دانش سازمان جهاد کشاورزی استان لرستان میباشد. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته میباشد که جهت پاسخگویی به سوالات تحقیق اقدام به مصاحبه با اعضای جامعه مذکور شده است.
یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها با رهیافت نظاممند نظریه داده بنیاد است. در این تحقیق به منظور تجزیه و تحلیل دادههای بدست آمده از روش مصاحبه فرآیند سه مرحلهای کدگذاری باز، کدگذاری محوری و انتخابی استفاده شد. مطابق این رویکرد در مرحله کدگذاری باز، عبارات مستخرج از مصاحبهها که مختص فضای سازمان جهاد کشاورزی استان لرستان در 119 کد اصلی و 19 مقوله خلاصه گردید. اعتبارسنجی پژوهش با استفاده از چهار معیار اعتبارپذیری(روش دلفی)، انتقالپذیری، قابلیت اطمینان و تأییدپذیری، انجام شد. این پژوهش مدلی را ارائه میدهد که عوامل موثر، موانع و عوامل مداخلهگر و پیامدهای خلق خرد سازمانی را با در نظر گرفتن مدیریت دانش، در پنج مقوله محوری طبقهبندی میکند.
نتیجهگیری: شناسایی این عوامل و موانع به سازمان در جهت تصمیمگیری در رابطه با خلق خرد کمک میکند تا حین شناخت این عوامل و محدودیتها، قدمهایی در راستای ایجاد خرد بردارد. الگوی پارادایمی ارائه شده فاکتورها و سدهای پیش روی خلق خرد، عوامل محتوا، مداخلهگر و پیامد را با در نظر گرفتن مدیریت دانش، در ارتباط با یکدیگر در سازمان نشان میدهد که میتواند جهت بررسی وضعیت موجود مورد مطالعه قرار بگیرد.
مدیریت دانش
سلیمان شفیعی؛ داریوش غفاری؛ محسن جعفری
چکیده
هدف: هدف این مقاله تعیین میزان تأثیر انواع فرهنگ سازمانی بر اساس چارچوب ارزش های رقابتی کمرون و کویین بر خلق دانش در کتابخانههای عمومی کرمانشاه میباشد.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر گردآوری دادهها پیمایشی است و از نظر سطح تحلیل، توصیفی است. جامعه پژوهش را مدیران و کارکنان اداره کل و کتابخانههای عمومی شهر کرمانشاه که تعداد ...
بیشتر
هدف: هدف این مقاله تعیین میزان تأثیر انواع فرهنگ سازمانی بر اساس چارچوب ارزش های رقابتی کمرون و کویین بر خلق دانش در کتابخانههای عمومی کرمانشاه میباشد.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر گردآوری دادهها پیمایشی است و از نظر سطح تحلیل، توصیفی است. جامعه پژوهش را مدیران و کارکنان اداره کل و کتابخانههای عمومی شهر کرمانشاه که تعداد آنان 87 نفر بود تشکیل داد. برای گردآوری اطلاعات مربوط به مبانی نظری و پیشینه پژوهش از روشهای کتابخانهای و برای پاسخگویی به سؤالات پژوهش از روش میدانی استفاده شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود. سؤالات در قالب پرسشنامه خلق دانش سازمانی و ابزار ارزیابی فرهنگ سازمانی در مقیاس لیکرت ارائه گردید. متوسط آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی پرسشنامه خلق دانش 90/0 و پرسشنامه فرهنگ سازمانی 81/0 بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارهای Excel، spss25 و Amos استفاده شد.
یافته ها: بین فرهنگ سازمانی و خلق دانش با توجه به مقدار همبستگی چندگانه (83/0) رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد فرهنگ بازار و فرهنگ بومی با اثر رگرسیونی 8/22 بیشترین اثر را بر خلق دانش داشتند، مدل نهایی برازش شده دارای ضریب تعیین 70/0 بود. نتایج آزمون رتبه میانگینهای فریدمن نشان داد فرهنگ سلسلهمراتبی نسبت به سایر انواع فرهنگ از رتبه میانگین بالایی برخوردار بود و جهت توجه به سمت ترکیب و درونیسازی دانش بود. نتایج تجزیه مسیر نشان داد فرهنگ بازار ببیشترین اثر مستقیم بر خلق دانش داشت. فرهنگ بومی، فرهنگ ادهوکراسی و فرهنگ سلسلهمراتبی اثر غیرمستقیم بر فرایند خلق دانش داشتند. با توجه به نتایج تجزیه مسیر چارچوب تجربی پژوهش ارائه گردید.
نتیجه گیری: فرهنگ بازار بیشترین تأثیر بر خلق دانش در کتابخانههای عمومی دارد. این نوع فرهنگ رقابتی و نتیجهگراست. سبک رهبری مبتنی بر رقابت سازنده و تأکید استراتژیک بر مزیت رقابتی و برتری در بازار است، لذا انطباق و سازگاری کتابخانه با محیط بیرون و سازگاری محیط با نیازهای سازمان ضرورت دارد. از سوی دیگر در رابطه با فرایند خلق دانش جهت توجه به سمت اجتماعیسازی و بیرونیسازی دانش است. این وضعیت با نظریه نوناکا و تاکوچی که بر اهمیت دانش پنهان در فرایند دانشآفرینی تأکید دارد و بیرونیسازی دانش را فرایند اصلی خلق دانش بیان میکنند، مطابقت ندارد.
هادی الهایی؛ زهره چراغی؛ منصور کوهی رستمی
چکیده
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر، شناخت و اولویت بندی عوامل مؤثر بر پیادهسازی مدیریت دانش در شرکت بهره برداری تولید و انتقال آبجنوب شرق خوزستان بوده است.روششناسی: پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی- تحلیلی میباشد. جامعهی پژوهش را، 10 نفر از خبرگان (5 نفر از اساتید دانشگاهی حوزه پژوهش) و مدیران شرکت (5 نفر ...
بیشتر
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر، شناخت و اولویت بندی عوامل مؤثر بر پیادهسازی مدیریت دانش در شرکت بهره برداری تولید و انتقال آبجنوب شرق خوزستان بوده است.روششناسی: پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی- تحلیلی میباشد. جامعهی پژوهش را، 10 نفر از خبرگان (5 نفر از اساتید دانشگاهی حوزه پژوهش) و مدیران شرکت (5 نفر از مدیران با سابقه) تشکیل میدهد. روش نمونهگیری و انتخاب جامعه مورد نظر، روش غیر تصادفی هدفمند بوده است و برای گردآوری دادههای مورد نیاز، از مصاحبه ساختاریافته و پرسشنامه استفاده شده است. تحلیل نهایی دادههای پژوهش با استفاده از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری انجام شده است.یافتهها: افتهها نشان داد که تأثیرپذیرترین عوامل، ساز و کار بحثهای گروهی، پست سازمانی و استفاده از منابع میباشند. در سطح دوم عامل وجود منابع، قرار گرفته که بر عوامل سطح اول اثر میگذارد و از عامل سطح سوم اثر میپذیرد. در سطح سوم عامل تمرکز، قرار دارد. در سطح چهارم چهار عامل زیرساخت فناوری، اعتماد، رهبری و تسهیم دانش قرار گرفتهاند و بالاخره در سطح پنجم عامل مشارکت، قرار دارد. بر اساس مدل به دست آمده، این عامل اثرگذارترین عامل در دراجرای صحیح مدیریت دانش می باشد.نتیجه گیری: عوامل مؤثر بر پیادهسازی مدیریت دانش، بر حسب سطح تأثیرگذاری، در اجرای صحیح فرایندهای مرتبط نقش کلیدی دارند. با توجه به مدل نهایی پژوهش میتوان دریافت که تمامی ده عاملی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند، اگرچه در سطوح با درجات تأثیر متفاوت قرار دارند اما با هم مرتبط هستند. این مدل، عوامل مؤثر بر پیادهسازی مدیریت دانش در شرکت مورد مطالعه را شناسایی کرده و روابط میان این عوامل را کشف و آنها را رتبه بندی کرده است.
مدیریت دانش
جلال قاسمیان؛ ایرج رداد
چکیده
هدف: عصر حاضر، عصر تغییر و تحول سریع دانش است و سازمانها بهمنظور بقاء، باید پیوسته برای جمعآوری دادههای مناسب از محیط خارجی و داخلی و تبدیل آنها به دانش اقدام کنند. در چنین شرایطی، دانش که یک دارایی و منبع ارزشمند راهبردی به شمار میرود، جایگزین سرمایه و انرژی شده است و به موقعیتی استوار برای ادامه حیات در سازمانهای پویا ...
بیشتر
هدف: عصر حاضر، عصر تغییر و تحول سریع دانش است و سازمانها بهمنظور بقاء، باید پیوسته برای جمعآوری دادههای مناسب از محیط خارجی و داخلی و تبدیل آنها به دانش اقدام کنند. در چنین شرایطی، دانش که یک دارایی و منبع ارزشمند راهبردی به شمار میرود، جایگزین سرمایه و انرژی شده است و به موقعیتی استوار برای ادامه حیات در سازمانهای پویا و نوآور تبدیلشده و رمز موفقیت سازمانها در عرصه رقابت جهانی محسوب میشود. در این میان، یکی از ابزارهایی که میتواند سازمانها را در تأمین این اهداف یاری کند، مدیریت دانش است. بهبیاندیگر مدیریت دانش بهترین راهحلها را جهت گسترش، پرورش و بهرهبرداری از دانش فردی و تبدیل آن به دانش سازمانی فراهم میکند، همچنین به افراد کمک میکند تا این دانش سازمانی را به اشتراک گذاشته و بهگونهای بکار گیرند که منجر به بهبود عملکرد سازمانی شود. لذا با توجه به اهمیت موضوع در سازمانهای بزرگ وجود سیستم مدیریت دانش امری حیاتی است. از این رو این پژوهش باهدف تعیین وضعیت پیادهسازی مدیریت دانش در مرکز اسناد انقلاب اسلامی انجامشده است. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی با رویکرد توصیفی انجامشده است. جامعه پژوهش را کلیه مدیران و کارشناسان مرکز اسناد انقلاب اسلامی تشکیل دادهاند (80 نفر) که به علت محدودیت جامعه نمونهگیری صورت نگرفت. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه تشخیص مدیریت دانش بوکوویتز و ویلیام 1999 (Moghimi,1390) بود که روایی صوری آن با کسب نظر از اساتید مجرب تایید و به منظور پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ (82/0) استفاده شد. دادههای گردآوریشده در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیهوتحلیل قرارگرفته است. یافته ها: مشخص گردید که از دیدگاه جامعه موردمطالعه وضعیت میانگین ابعاد هفتگانه پیادهسازی مدیریت دانش شامل یافتن دانش در حد زیاد (824/3 از 5)، بهکارگیری دانش در حد زیاد (796/3)، یادگیری دانش در حد زیاد (848/3)، تسهیم دانش در حد زیاد ( 716/3)، ارزیابی دانش در حد زیاد ( 830/3)، ایجاد و نگهداری دانش در حد زیاد (808/3)و مرحله حذف دانش در حد زیاد (829/3)، میباشد. درمجموع نیز میانگین بهدستآمده از مراحل مختلف در پیادهسازی دانش در حد زیاد ( 807/3) ارزیابی شد. همچنین یافتهها نشان داد که بین دیدگاه مدیران و کارشناسان مرکز اسناد انقلاب اسلامی درباره نقش مدیریت دانش بر توسعه خدمات و کارایی و همچنین درباره عناصر پیادهسازی مدیریت دانش تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که عوامل یافتن، بهکارگیری، یادگیری، تسهیم، ارزیابی، ایجاد/نگهداری و حذف دانش در پیادهسازی مدیریت دانش تأثیرگذار هستند. نتایج نشان داد که وضعیت مدیریت دانش بر اساس این مدل در مرکز اسناد انقلاب اسلامی تهران بالاتر از حد متوسط میباشد و در وضعیت مناسبی میباشد. این امر نشاندهنده توجه مدیران و کارشناسان نسبت به اهمیت و ارزش دانش و اشتراک آن و نشاندهنده توجه به برنامههای مدیریت دانش میباشد. در میان عوامل هفتگانه مورد بررسی، میانگین عامل یادگیری دانش بیشتر از سایر عوامل بوده است. همچنین، از میان سایر عوامل، عامل تسهیم دانش که مرکز ثقل برنامههای مدیریت دانش است اگرچه در وضعیت نسبتاً مناسبی است لیکن نسبت به سایر عوامل کمترین میانگین را به خود اختصاص داده است. لذا توجه بیشتر مدیران به فرهنگسازی در این زمینه از طریق مشوقهاى مادى(افزایش حقوق،ترفیع شغلى) و غیرمادی(تشویق،احترام) و پشتیبانی مدیریت از اشتراک دانش باعث تقویت این عامل در مرکز اسناد انقلاب اسلامی تهران میشود. به عبارت دیگر، اگر الگوهای فرهنگی موجود مناسب نباشد، علیرغم تلاش و نیت خیر افراد برای تسهیم دانش، دانشی که انتقال مییابد بسیار ناچیز خواهد بود از سویی دیگر یافتههای پژوهش حاضر حاکی از آن بود که با توجه به اهمیت روزافزون دانش در سازمانهایى همچون مراکز اسناد، مدیریت دانش ابزارى بسیار سودمند براى بهرهمندى از مزایاى آن خواهد بود. اگر کارکنان و مدیران به عنوان سرمایه انسانی به این باور برسند که پیاده سازی مدیریت دانش در انجام موثر وظایف به حفظ و نگهداری شغل، توسعه شخصی و پیشرفت شغلی آنها کمک کرده و همچنین استفاده از ابزارهای نوین وفرایندهای دانش به عنوان سرمایه ساختاری، ارتقای سرمایه فکری به یک واقعیت تبدیل خواهد شد. مرکز اسناد انقلاب اسلامی تهران با استفاده از برنامههاى مدیریت دانش مـىتوانند از دانـش کتابداران و کارشناسان، اطلاعات و دانش موجود در مخازن سازمانى بهترین سود را ببرند، ارائه خدمات خـود را بـهبود داده و نیازهاى اطلاعاتى محققین و کاربران خود را بـهتر برآورده سازند.
محمد سالخورده؛ صالح رحیمی؛ امین زارع
چکیده
هدف: هدف این پژوهش شناسایی موانع و راهبردهای ارتقاء اشتراک دانش در میان کتابداران کتابخانههای عمومی استان کرمانشاه و ارائه راهکارهایی جهت ارتقاء اشتراک دانش دراین سازمانهااست.روش: برای گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضراز پرسشنامه چونگ، یوین و گان، استفاده شده است. این پرسشنامه پس از اعتباریابی در پژوهش حاضر مورد استفاده قرار گرفته ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش شناسایی موانع و راهبردهای ارتقاء اشتراک دانش در میان کتابداران کتابخانههای عمومی استان کرمانشاه و ارائه راهکارهایی جهت ارتقاء اشتراک دانش دراین سازمانهااست.روش: برای گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضراز پرسشنامه چونگ، یوین و گان، استفاده شده است. این پرسشنامه پس از اعتباریابی در پژوهش حاضر مورد استفاده قرار گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که جنسیت، تأهل، رشته تحصیلی (به جز در مؤلفه راهبردهای ارتقای تبادل دانش)، سطح تحصیلات و سن بر فرآیند اشتراک دانش در کتابخانههای عمومی استان کرمانشاه اثرگذار نیست. سابقه شغلی اثری بر فرآیند اشتراک دانش و فرآیند کارابودن تبادل دانش دربین کتابداران کتابخانههای عمومی استان کرمانشاه ندارد. اما سابقه شغلی بر مؤلفه-های کسب دانش و راهبردهای ارتقای تبادل دانش درکتابخانههای عمومی استان کرمانشاه اثر دارد. اکثرکتابداران ازفناوری اطلاعاتی و ارتباطی برای اشتراک دانش استفاده مینمایند. فرهنگ موجود درکتابخانه مهمترین مانع درفرآینداشتراک دانش تلقی می شودوترغیب به انتشاردانش خوددر وبگاه کتابخانه مهمترین راهبردبرای ارتقای تبادل دانش است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بیانگراین است که فراینداشتراک دانش درکتابخانه های عمومی استان کرمانشاه درجریان است هرچند، موانعی نیزدرکامیابی فرایند اشتراک دانش دراین کتابخانه ها وجوددارد
عسگر اکبری؛ فاطمه نوشین فرد؛ نجلا حریری
چکیده
هدف: هدف اصلی این پژوهش رتبهبندی کتابخانههای دانشگاهی براساس مدل بلوغ مدیریت دانش است.
روش شناسی: روش پژوهش حاضر ترکیبی کیفی و کمی است. جامعه آماری در بخش کیفی، 18 نفر از خبرگان و در بخش کمی در مرحله اول 184 نفر از مدیران کتابخانههای مرکزی دانشگاهها و در مرحله دوم، 35 نفر از اعضای هیأت علمی گروه علم اطلاعات و دانششناسی ...
بیشتر
هدف: هدف اصلی این پژوهش رتبهبندی کتابخانههای دانشگاهی براساس مدل بلوغ مدیریت دانش است.
روش شناسی: روش پژوهش حاضر ترکیبی کیفی و کمی است. جامعه آماری در بخش کیفی، 18 نفر از خبرگان و در بخش کمی در مرحله اول 184 نفر از مدیران کتابخانههای مرکزی دانشگاهها و در مرحله دوم، 35 نفر از اعضای هیأت علمی گروه علم اطلاعات و دانششناسی که از بین پاسخدهندگان مرحله اول انتخاب شدند حضور داشتند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته بود.
یافته ها: در سنجش اهمیت آزمون فریدمن ابعاد جریان دانش با ابعاد دیگر جریان دانش، میانگین رتبهی بُعد عوامل مدیریتی 72/5، بُعد منبع دانش 17/5، عوامل سازمانی 67/4، عوامل زمانی 37/4، عوامل کانالهای ارتباطی 22/4، عوامل فردی 21/4، عوامل فنی 92/3 و بُعد ویژگیهای دانش 72/3 میباشد. در رتبهبندی کتابخانهها با سطوح بلوغ مدیریت دانش، نشان داد که در سطح توسعه؛ بُعد عوامل مدیریتی و فردی، در سطح استانداردسازی؛ بُعد ویژگیهای دانش و کانالهای ارتباطی، در سطح بهینهسازی؛ بُعد منبع دانش و در سطح نوآوری؛ بُعد عوامل سازمانی و عوامل زمانی دارای موانع میباشند. برای ویژگیهای دانش و کانالهای ارتباطی مرحله استانداردسازی از بین مراحل جریان دانش ملموستر میباشد. برای منبع دانش، عوامل سازمانی و عوامل فنی بیشترین مانع در سطح چهارم یعنی بهینهسازی مشاهده میگردد.
نتیجه گیری: پژوهش حاضر تنگناهای موجود و میزان موانع در هر سطح از سطوح مدیریت دانش را در کتابخانههای دانشگاهی مشخص میکند. عوامل و شاخصهای لازم برای هریک از گامها را برای گام بعدی معین میکند. این کمک شایانی است، برای مدیران تا بتوانند برای رفع موانع مدیریت دانش از آن استفاده نمایند. اما نکته مهم این است که همه موانع عوامل جریان دانش را نمیتوان یکباره برطرف نمود، یا برای همه آنها یک برنامه اجرایی طراحی کرد، چونکه مطمئناً این موانع در طول عمر سازمان و عوامل مختلف ایجاد شدهاند.
منصور کوهی رستمی؛ محسن حاجی زینالعابدینی؛ نگار موری بختیاری
چکیده
هدف: هدف پژوهش بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی کتابداران کتابخانههای عمومی استان خوزستان با میانجیگری فرهنگ سازمانی بر مدیریت دانش است.
روششناسی: روش پژوهش پیمایشی است؛ از مدلیابی معادلات ساختاری(SEM) و روش حداقل مربعات جزئی جهت آزمون فرضیهها و برازندگی مدل استفاده شد. جامعه آماری 380 نفر از کتابداران کتابخانههای عمومی ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی کتابداران کتابخانههای عمومی استان خوزستان با میانجیگری فرهنگ سازمانی بر مدیریت دانش است.
روششناسی: روش پژوهش پیمایشی است؛ از مدلیابی معادلات ساختاری(SEM) و روش حداقل مربعات جزئی جهت آزمون فرضیهها و برازندگی مدل استفاده شد. جامعه آماری 380 نفر از کتابداران کتابخانههای عمومی استان خوزستان است که بر اساس جدول مورگان 181 نفر به عنوان نمونه در پژوهش مشارکت داشتند. ابزار اندازهگیری سه پرسشنامه، مدیریت دانش Lawson (2003)، سرمایه اجتماعی Nahapiet, & Ghoshal (1998) و فرهنگ سازمانی (2000) Denison است.
یافتهها: ضریب مسیر سرمایه اجتماعی بر فرهنگ سازمانی برابر (867/0) است که گویای معناداری تأثیر سرمایه اجتماعی بر فرهنگ سازمانی است. ضریب مسیر بین متغیرهای سرمایهی اجتماعی و مدیریت دانش برابر (145/0) است که گویای معناداری تأثیر سرمایهی اجتماعی بر مدیریت دانش است. ضریب مسیر بین متغیرهای فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش نیز 783/0 شده است که تأثیر فرهنگ سازمانی بر مدیریت دانش را تأیید میکنند. همچنین نتایج آزمون تی سوبل نشان میدهد که فرهنگ سازمانی در رابطه سرمایهی اجتماعی و مدیریت دانش نقش میانجی دارد.
نتیجهگیری: پژوهشگران عوامل گوناگون ساختاری، فرهنگی، تکنولوژیکی، رهبری، منابع انسانی و غیره را زیرساخت مناسب و مورد نیاز برای اجرای موفقیتآمیز مدیریت دانش معرفی و بررسی کردهاند که از میان این زیرساختها و توانمندسازهای گوناگون مدیریت دانش، این پژوهش بر نقش حیاتی و تعیینکننده سرمایه اجتماعی و فرهنگ سازمانی در ارتقای اثربخشی اقدامات مدیریت دانش در کتابخانههای عمومی استان خوزستان تأکید شده است.
مدیریت دانش
اصغر زمانی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی وضعیت مستندسازی تجربیات سازمانی در پژوهشکدهها و مؤسسات پژوهشی کشور انجام شده است. روششناسی: این مطالعه یک پژوهش به روش ترکیبی اکتشافی بوده است. ابزار جمعآوری اطلاعات بخش کیفی، مصاحبه نیمهساختاریافته بوده است و مشارکتکنندگان در بخش کیفی این پژوهش بر اساس نمونهگیری نظری و با روش زنجیرهای، ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی وضعیت مستندسازی تجربیات سازمانی در پژوهشکدهها و مؤسسات پژوهشی کشور انجام شده است. روششناسی: این مطالعه یک پژوهش به روش ترکیبی اکتشافی بوده است. ابزار جمعآوری اطلاعات بخش کیفی، مصاحبه نیمهساختاریافته بوده است و مشارکتکنندگان در بخش کیفی این پژوهش بر اساس نمونهگیری نظری و با روش زنجیرهای، از میان خبرگان تجربی آموزش عالی، خبرگان نظری و خبرگان حوزه مستندسازی تجربیات انتخاب شدند. در بخش کمی از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. جامعه آماری بخش کمی پژوهش شامل: روسا و معاونان و مسولان دفاتر روسا و معاونان و مسئولین روابط عمومی پژوهشکدهها و مؤسسات آموزش عالی تحت پوشش وزارت عتف بود که به صورت سرشماری، انتخاب شد و دادهها بر اساس روشهای آماری توصیفی و آمار استنباطی تحلیل گردید. یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از آن بود، نگرش افراد با سابقه خدمت بیشتر از ده سال به بالا بهتر از اعضایی است که سابقه خدمت کمتر از 10 سال دارند. همچنین، وضعیت موجود مؤسسات پژوهشی و پژوهشکدهها از نظر مستند نمودن تجربه به مفهوم اصیل و واقعی منفی میباشد. اما مستندسازی مصوبات و مشاورههای ناشی از تجارب در جلسات شورایی و ... در حد کم انجام میپذیرد. در خصوص تسهیم دانش ضمنی و تجربیات، نیز محور اصلی، عوامل فردی اعضای مؤسسات پژوهشی به تسهیم دانش سازمانی و تجربه با همکاران است. عوامل سازمانی و برون سازمانی و ... تنها در تسهیم دانش ضمنی و تجربه نقش حمایتی ایفا مینمایند و این عضو هیات علمی هست که بر اساس تواناییهای دانشی خود و عوامل فردی و شخصیتی، تصمیمگیرنده نهایی در تسهیم دانش ضمنی میباشد. نتیجهگیری: مؤسسات پژوهشی و پژوهشگاهها نیازمند زیرساختهای سیاستی و حقوقی برای ایجاد زمینههای مستندسازی تجربیات و انجام تسهیم دانش ضمنی هستند. لذا باید تلاش نمود ساز و کاری ایجاد نمود تا ازطریق مستند سازی تجربیات،دانش انباشته در ذهن مدیران و مسئولان دانشگاهی ، پژوهشکده ها و مؤسسات پژوهشی در خصوص موضوعات مختلف ، با مستند سازی ،استخراج گردد تا بتوان ضمن استفاده چند باره از آنها، در بین مدیران و مسئولان جدید نیز تسهیم تجربه و دانش نمود
بهجت طاهری؛ لیلا حسینی؛ آصفه حدادپور
چکیده
هدف: هدف از مقاله حاضر بررسی وضعیت مؤلفههای فرهنگ و ساختار سازمانی، منابع انسانی و فناوری اطلاعات به عنوان زیرساخت های مورد نیاز جهت استقرار مدیریت دانش در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان است. روششناسی: این تحقیق به روش توصیفی پیمایشی انجام شده و جامعه آماری آن را کلیه کارشناسان شاغل در واحدهای ستادی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان تشکیل ...
بیشتر
هدف: هدف از مقاله حاضر بررسی وضعیت مؤلفههای فرهنگ و ساختار سازمانی، منابع انسانی و فناوری اطلاعات به عنوان زیرساخت های مورد نیاز جهت استقرار مدیریت دانش در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان است. روششناسی: این تحقیق به روش توصیفی پیمایشی انجام شده و جامعه آماری آن را کلیه کارشناسان شاغل در واحدهای ستادی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان تشکیل داد. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شده و تعداد نمونه 313 نفر به دست آمد. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته شامل 4 حیطه و 35 سوال بود که از طیف گزینهای لیکرت در آن استفاده شد. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب آلفا کرونباخ 9/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار آماری SPSS ویرایش 21 در دو سطح توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها حاکی از این بود که از دیدگاه کارشناسان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان هیچ یک از مؤلفههای فرهنگ سازمانی، منابع انسانی، ساختارسازمانی و فناوری اطلاعات در وضعیت مناسبی جهت استقرار مدیریت دانش قرار ندارند. همچنین ارتباط مدرک تحصیلی و نوع استخدام با هر یک از این مؤلفهها معنادار نشد (05/0<P). نتیجهگیری: به منظور بهره مند شدن از مزایای بی شمار مدیریت دانش مانند فرصت هایی برای صرفه جویی های اساسی، بهبودهای قابل توجه در عملکرد افراد ، افزایش همکاریها، بهبود مهارتهای کارکنان، لازم است تقویت این زیرساختها توسط مدیران و برنامه ریزان دانشگاه علوم پزشکی مورد توجه و عنایت خاص قرار گرفته و استراتژیهای لازم برای این منظور اتخاذ گردد زیرا در این شرایط اجرای پروژههای مدیریت دانش با احتمال شکست بالایی روبرو خواهد شد.
لیلا نامداریان؛ فرهاد شیرانی؛ تیمور مرجانی
چکیده
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی و تحلیلمؤلفههای اصلی استقرار مدیریت دانش در بخش عمومی و دولتی کشور است. روششناسی: در این پژوهش، تجربیات کشورهای مختلف در زمینه مدیریت دانش در بخش عمومی و دولتی از سه طبقه کشورها با تحقیق و توسعه بالا، کشورها با تحقیق و توسعه متوسط و کشورها با تحقیق و توسعه پایین انتخاب شدند. به منظور تحلیل ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی و تحلیلمؤلفههای اصلی استقرار مدیریت دانش در بخش عمومی و دولتی کشور است. روششناسی: در این پژوهش، تجربیات کشورهای مختلف در زمینه مدیریت دانش در بخش عمومی و دولتی از سه طبقه کشورها با تحقیق و توسعه بالا، کشورها با تحقیق و توسعه متوسط و کشورها با تحقیق و توسعه پایین انتخاب شدند. به منظور تحلیل تجربیات ، از روش کیفی تحلیل چارچوب استفاده و تلاش شده است با استفاده از کدگذاری، مؤلفههای اصلی (مضمونهای اصلی) مدیریت دانش از تجربیات کشورها استخراج شود. یافته ها: یافتههای پژوهش نشان میدهد، مهمترین مؤلفههای اصلی استقرار مدیریت دانش در بخش عمومی و دولتی عبارتند از منابع انسانی و آموزش، زیرساخت فناورانه، فرهنگ سازمانی، یادگیری و نوآوری ، و ساختار سازمانی. نتیجه گیری: برپایه نتایج این پژوهش، تحقق مؤلفههای ششگانه استقرار مدیریت دانش در بخش عمومی و دولتی نیازمند انجام برخی اقدامات عملی مرتبط است که در این پژوهش به آنها اشاره شده است.
محمد جواد ارشادی؛ رضا رجبعلی بگلو؛ احسان نجفی عرب
چکیده
هدف: در پژوهش حاضر سعی بر آن است که به بررسی رابطه میان ابعاد مختلف مدیریت دانش و نقش این ابعاد در بهبود عملکرد معلمان شرکتکننده در دورههای آموزشی پرداخته شود. روش شناسی: این تحقیق از نظر دستهبندی تحقیقات بر اساس هدف، یک تحقیق کاربردی به شمار میآید. دادههای تحقیق حاضر بهصورت میدانی از معلمان آموزش و پرورش شهر تهران از چهار ...
بیشتر
هدف: در پژوهش حاضر سعی بر آن است که به بررسی رابطه میان ابعاد مختلف مدیریت دانش و نقش این ابعاد در بهبود عملکرد معلمان شرکتکننده در دورههای آموزشی پرداخته شود. روش شناسی: این تحقیق از نظر دستهبندی تحقیقات بر اساس هدف، یک تحقیق کاربردی به شمار میآید. دادههای تحقیق حاضر بهصورت میدانی از معلمان آموزش و پرورش شهر تهران از چهار منطقه 2، 4، 6، و 12 که شامل نقاط مختلف بر اساس مناطق جغرافیای بود، انتخاب و به کمک پرسشنامه جمعآوری شد. یافته ها: یافتههای پژوهش حاکی از آن بود که ابعاد ترکیب دانش، توزیع دانش، نگهداری دانش و توسعه دانش به همراه متغیرهای توسعه و بهبود معلمان در همه موارد معنادار بود. نتایج نشان داد که نگهداری دانش، توزیع دانش، ترکیب دانش و توسعه دانش به ترتیب دارای بیشترین اهمیت در عملکرد معلمان هستند. این متغیرها در مجموع قادر به پیشبینی حدود 5/49 درصد از تغییرات قابلیتهای معلمان هستند. همچنین نتایج رگرسیون حاکی از آن بود که نگهداری دانش، توسعه دانش، توزیع دانش و ترکیب دانش دارای بیشترین اهمیت در پیشبینی مهارتهای معلمان هستند. این متغیرها در مجموع قادر به پیشبینی حدود 8/48 درصد از تغییرات مهارتهای معلمان هستند. همچنین براساس ساختار شبکهای ANP مشخص شد، از بین ابعاد مدیریت دانش شاخص ترکیب دانش بیشترین وزن را در حوزه اثربخشی دورههای آموزشی معلمان به خودش اختصاص داد و به ترتیب توزیع دانش، نگهداری دانش و توسعه دانش بعد از آن قرار گرفت. نتیجه گیری: محول کردن وظیفه کسب دانش از منابع خارجی به یکی از معلمان در مناطق مختلف آموزشی بمنظور ثبت دانش و تجربه، توسعه دانشهای جدید برپایه آموختههای دورههای آموزشی، ذخیره، گزینش و ساماندهی تجربیات حاصل از آموزشها و نیز استفاده از سیستمهای تشویق و انگیزش بمنظور توسعه دانش کسب شده از مهمترین نتایج این پژوهش به حساب میآیند.
هانیه زارع؛ سعیده ابراهیمی؛ عبدالرسول جوکار
چکیده
هدف پژوهش: هدف اصلی پژوهش، بررسی نقش مؤلفههای مدیریت دانش در کارآفرینی سازمانی متخصصان علم اطلاعات و دانششناسی شاغل در کتابخانههای دانشگاه شیراز میباشد. روششناسی: ابزار پژوهش مورد استفاده شامل پرسشنامه مدیریت دانش نیر (1390) و پرسشنامه کارآفرینی سازمانی هومن (1381) میباشد. ضرایب پایایی آلفای کرونباخ که برای محاسبه همسانی درونی ...
بیشتر
هدف پژوهش: هدف اصلی پژوهش، بررسی نقش مؤلفههای مدیریت دانش در کارآفرینی سازمانی متخصصان علم اطلاعات و دانششناسی شاغل در کتابخانههای دانشگاه شیراز میباشد. روششناسی: ابزار پژوهش مورد استفاده شامل پرسشنامه مدیریت دانش نیر (1390) و پرسشنامه کارآفرینی سازمانی هومن (1381) میباشد. ضرایب پایایی آلفای کرونباخ که برای محاسبه همسانی درونی پرسشنامههای مدیریت دانش و کارآفرینی سازمانی استفاده گردید، به ترتیب برابر با 89/0 و 92/0 به دست آمد. جامعه مورد مطالعه، کتابداران شاغل در کتابخانههای دانشگاه شیراز (87 نفر) میباشد. یافتهها: نتایج نشان داد از بین مؤلفههای مدیریت دانش، بین مؤلفههای "افراد" ، "فرایند" و "فرهنگ" با کارآفرینی سازمانی رابطه معنیداری وجود دارد، در حالیکه بین مؤلفه "فنآوری" با "کارآفرینی سازمانی" رابطه معنیداری وجود ندارد. نتیجهگیری: کتابخانهها نیاز به پیادهسازی مدیریت دانش و بهرهگیری از سرمایههای فکری خود، در ایجاد کارآفرینی سازمانی در طول زمان مییابند که، بستگی به فرآیند تبادل دانش دارد. در این مسیر مهمترین عامل موفقیت کارآفرینی سازمانی، مدیریت کردن اثر بخش دانش در سازمان است. به عبارت دیگر، مدیریت دانش در کتابخانهها میتواند به عنوان بستر ظهور کارآفرینی سازمانی تلقی گردد.
غلامرضا فدایی؛ نادر نقشینه؛ سیف اله اندایش
چکیده
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین فرهنگ سازمانی با مدیریت دانش در دانشگاه تهران است. روش: این پژوهش از نظر شیوه پژوهش توصیفی- همبستگی و از شاخه پیمایشی است و بر حسب هدف در دسته پژوهش توسعهای جای میگیرد. جامعه آماری این پژوهش را اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران تشکیل داده است که تعداد آنها برابر با 1713 نفر میباشد. روش ...
بیشتر
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین فرهنگ سازمانی با مدیریت دانش در دانشگاه تهران است. روش: این پژوهش از نظر شیوه پژوهش توصیفی- همبستگی و از شاخه پیمایشی است و بر حسب هدف در دسته پژوهش توسعهای جای میگیرد. جامعه آماری این پژوهش را اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران تشکیل داده است که تعداد آنها برابر با 1713 نفر میباشد. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده و حجم نمونه 325 نفر میباشد. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه فرهنگ سازمانی دنیسون و مدیریت دانش نیومن استفاده شد. پایایی پرسشنامهها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه فرهنگ سازمانی(915/0) و برای پرسشنامه مدیریت دانش(892/0) بهدستآمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی شامل میانگین، جداول فراوانی و نمودارها، و آمار استنباطی شامل آزمونهای کلموگروف-اسمیرنوف، پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. یافتهها: نتایج تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که رابطه معناداری بین فرهنگ سازمانی و عوامل آن (تعهد به مشارکت، سازگاری، انطباقپذیری، مأموریت) با مدیریت دانش در سطح 05/0 وجود دارد (05/0p <). همچنین نتایج نشان داد که تعهد به مشارکت، سازگاری، انطباقپذیری و مأموریت پیشبینهای معناداری برای مدیریت دانش میباشند (05/0p <).
فریبرز درودی؛ مجید عباسی
چکیده
هدف: از آنجا که مدیریت دانش به عنوان یک تلاش روشمند و سنجیده موجود برای توسعه، ترویج، و کاربردی نمودن دانش موجود در سازمانها در راه ایجاد ارزش افزوده مثبت، جهت کسب موفقیت و نائل شدن به اهداف سازمانی است، هدف پژوهش بررسی بکارگیری معیارهای مدیریت دانش در ارتقای کیفیت خدمات اطلاعاتی کتابخانههای عمومی استان کرمان است. روش: روش پژوهش ...
بیشتر
هدف: از آنجا که مدیریت دانش به عنوان یک تلاش روشمند و سنجیده موجود برای توسعه، ترویج، و کاربردی نمودن دانش موجود در سازمانها در راه ایجاد ارزش افزوده مثبت، جهت کسب موفقیت و نائل شدن به اهداف سازمانی است، هدف پژوهش بررسی بکارگیری معیارهای مدیریت دانش در ارتقای کیفیت خدمات اطلاعاتی کتابخانههای عمومی استان کرمان است. روش: روش پژوهش پیمایشی بوده است. اطلاعات مورد نیاز به صورت نمونهگیری تصادفی، با توزیع پرسشنامه در بین 144 نفر از کارکنان کتابخانههای عمومی استان کرمان وابسته به نهاد کتابخانههای عمومی کشور، جمعآوری شده است. یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS نشان میدهد؛ معیارهای مدیریت دانش؛ فرهنگ سازمانی، استراتژی، منابع انسانی، فناوری اطلاعات رابطه معنادار و مستقیم با کیفیت خدمات اطلاعاتی کتابخانههای عمومی استان کرمان، وجود دارد. نتایج: با بکارگیری معیارهای مدیریت دانش در کتابخانههای عمومی، کیفیت خدمات اطلاعاتی کتابخانهها ارتقاء مییابد. در تحلیل رگرسیونی متغیرهای فناوری اطلاعات با ضریب تعیین 37/0 و استراتژی ضریب تعیین 30/0 بیشترین تأثیر را بر کیفیت خدمات اطلاعاتی کتابخانهها داشتهاند.
علی بیرانوند؛ احمد شعبانی؛ مرتضی محمدی استانی
چکیده
هدف: هدف مقاله حاضر بررسی عوامل مؤثر بر تسهیم دانش در میان کتابداران کتابخانههای عمومی استان فارس بر اساس تلفیقی از مدلهای تبادل اجتماعی و پذیرش فناوری اطلاعات و تبیین مدل پیشبینی رفتار آنها است.
روش: روش پژوهش از نوع کاربردی و ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه است. جهت تعیین روایی از روایی محتوایی و به منظور تجزیه و تحلیل دادهها ...
بیشتر
هدف: هدف مقاله حاضر بررسی عوامل مؤثر بر تسهیم دانش در میان کتابداران کتابخانههای عمومی استان فارس بر اساس تلفیقی از مدلهای تبادل اجتماعی و پذیرش فناوری اطلاعات و تبیین مدل پیشبینی رفتار آنها است.
روش: روش پژوهش از نوع کاربردی و ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه است. جهت تعیین روایی از روایی محتوایی و به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار لیزرل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، کتابداران شاغل در کتابخانههای عمومی استان فارس میباشند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی-طبقهای، 180 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدهاند.
یافتهها: نتایج نشان داد که اکثر متغیرهای مدل تلفیقی تبادل اجتماعی و پذیرش فناوری اطلاعات بر تسهیم دانش موثرند و دارای رابطه علی بودند. برنامههای آموزشی و مشاورهای مختلف و تناسب فناوری- شغل این فرصت را به وجود میآورد تا یک نوع فناوری بیشتر استفاده شود و عملکرد کتابداران بهبود یابد. وجود اعتماد متقابل میان کتابداران و سازمان و ایجاد تفکر ذهنی مثبت در ذهن کتابداران موجب بهبود ذهنیت آنها نسبت به فعالیتها و پیچیدگیهای استفاده از سیستم تسهیم دانش میشود.
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت تسهیم دانش به عنوان اساسیترین کارکرد و مهمترین چالش مدیریت دانش، ارائه عوامل مؤثر و مدل عِلی پیشبینی آن امری ضروری قلمداد میگردد.
فاطمه پازوکی؛ محسن حاجی زینالعابدینی
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف تبیین به کارگیری استاندارد توصیف و دسترسی به منبع (آردیاِی) در حوزۀ مدیریت دانش سازمانی انجام شده است.
روش: در پژوهش حاضر با توجه به تأکید مشترک مدیریت دانش و رویکردهای نوین سازماندهی بر دانشمداری، عناصر مرتبط با سازماندهی توصیفی در مدل «نوناکا و تاکه اوچی» بهعنوان یکی از پرکاربردترین مدلهای مدیریت ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف تبیین به کارگیری استاندارد توصیف و دسترسی به منبع (آردیاِی) در حوزۀ مدیریت دانش سازمانی انجام شده است.
روش: در پژوهش حاضر با توجه به تأکید مشترک مدیریت دانش و رویکردهای نوین سازماندهی بر دانشمداری، عناصر مرتبط با سازماندهی توصیفی در مدل «نوناکا و تاکه اوچی» بهعنوان یکی از پرکاربردترین مدلهای مدیریت دانش در پیوند با استاندارد توصیف و دسترسی به منبع (آردیاِی) بررسی شده است. همچنین عناصر هسته آردیاِی، برای بهرهگیری در چرخه مدیریت دانش سازمانی پیشنهاد شده است.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که مفهوم سازماندهی در مدلهای گوناگون مدیریت دانش نهادینه شده است و با تمرکز بر این موضوع میتوان جنبهای عینی و عملیاتی به آن بخشید. همچنین به نظر میرسد که آردیاِی نیز در فرایند مدیریت دانش به یکدستسازی، انسجام و در نتیجه بازیابی بهتر اطلاعات سازمانی کمک قابل توجهی بنماید که این امر با تأکید بر بهکارگیری آردیاِی در مخازن دانش سازمانی انجام خواهد شد.
محمدحسین رونقی؛ کامران فیضی؛ امین اسدپور
چکیده
دانش نقش حیاتی در دنبال کردن اهداف سازمان ها ایفا میکند. مدیریت دانش در سازمان ها تبدیل به یک مزیت رقابتی شده است. در ارتباط با پدیده هایی که کاملا عینی نیستند استفاده از روش های کمّی دقیق، خطا پذیر است. یکی از روش های ارزیابی و تصمیم گیری غیر قطعی پدیده ها، استفاده از تئوری سیستم های خاکستری است. بر اساس این تئوری بوسیله بازه ها و مقادیر ...
بیشتر
دانش نقش حیاتی در دنبال کردن اهداف سازمان ها ایفا میکند. مدیریت دانش در سازمان ها تبدیل به یک مزیت رقابتی شده است. در ارتباط با پدیده هایی که کاملا عینی نیستند استفاده از روش های کمّی دقیق، خطا پذیر است. یکی از روش های ارزیابی و تصمیم گیری غیر قطعی پدیده ها، استفاده از تئوری سیستم های خاکستری است. بر اساس این تئوری بوسیله بازه ها و مقادیر خاکستری نتایج نزدیک به واقعیت حاصل می شود. پژوهش پیش رو از نوع توصیفی پیمایشی است. هدف این پژوهش چگونگی ارزیابی فرایندها و اجزای مدیریت دانش در یک سازمان بوسیله مقادیر غیر قطعی خاکستری می باشد. جهت شفاف سازی راهکار پژوهش، شرکت همکاران سیستم جهت مطالعه موردی انتخاب شده است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان و مدیران شرکت مورد مطالعه می باشد. تعداد 280 نفر بر اساس روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. بوسیله پرسشنامه هفت بعد مدیریت دانش در یک سازمان شامل: راهبرد، ساختار، افراد-نقشها، فناوری – سیستم های اطلاعاتی، ایجاد دانش، انتقال دانش و دسترسی به دانش بر اساس نظر خبرگان انتخاب و توسط تئوری سیستم های خاکستری مورد ارزیابی قرار گرفتند. از مهم ترین نتایج پژوهش چگونگی کاربرد روش غیر قطعی تئوری خاکستری در ارزیابی مدیریت دانش یک سازمان است همچنین از دیگر نتایج حاصله می توان به فاصله نسبی بین وضعیت موجود و مطلوب در دو بعد از مدیریت دانش یعنی انتقال دانش و کارکنان در سازمان مورد مطالعه اشاره کرد.
مهدی مرادی؛ زکیه مرندی؛ ایمان محسنی
چکیده
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین مدیریت دانش شخصی و عملکرد شغلی حسابداران سعی دارد نقش و میزان تاثیرگذاری مدیریت دانش شخصی را بر روی عملکرد شغلی حسابداران سازمانهای مختلف بررسی نماید.
روش: این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری آن شامل دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد رشته حسابداری دانشگاه های سطح شهر مشهد و ...
بیشتر
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین مدیریت دانش شخصی و عملکرد شغلی حسابداران سعی دارد نقش و میزان تاثیرگذاری مدیریت دانش شخصی را بر روی عملکرد شغلی حسابداران سازمانهای مختلف بررسی نماید.
روش: این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری آن شامل دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد رشته حسابداری دانشگاه های سطح شهر مشهد و گروه نمونه حاوی تعداد 208نفر بود و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه خودارزیابی مدیریت دانش شخصی دورسی ، پرسشنامه محقق ساخته عملکرد زمینه ای و وظیفه ای حسابداران استفاده شد. همچنین به جهت آزمون فرضیه ها از آزمون همبستگی و رگرسیون خطی با استفاده از نرم افزار spss نسخه 16 بهره گرفته شد.
یافته ها: نتایج مطالعه حاکی از آن است که بین مهارت مدیریت دانش شخصی و دو بعد عملکرد شغلی وظیفه ای و زمینه ای حسابداران ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد.
نتیجه گیری: از نتایج حاصل شده چنین استنباط می شود که تلاش دانشگاه ها و سازمان ها در جهت ارتقای هر چه بیشتر مهارت مدیریت دانش شخصی، گام شایان توجهی در راستای بهبود کیفیت خدمات ارائه دهنده اعضای حرفه حسابداری ایفا می نماید.
نرگس خانی؛ عبدالحسین فرج پهلو
چکیده
هدف پژوهش حاضر عبارتست از بررسی مفهوم دانش، شناسایی مؤلفههای مهم اشتراک و تبدیل دانش و بررسی پیادهسازی مدیریت دانش در فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران براساس نظرات کارکنان این سازمان. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و جامعه آن 190 کارمند شاغل در گروهها و بخشهای مختلف فرهنگستان هنر هستند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای است ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر عبارتست از بررسی مفهوم دانش، شناسایی مؤلفههای مهم اشتراک و تبدیل دانش و بررسی پیادهسازی مدیریت دانش در فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران براساس نظرات کارکنان این سازمان. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و جامعه آن 190 کارمند شاغل در گروهها و بخشهای مختلف فرهنگستان هنر هستند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای است که برای همین پژوهش طراحی، تدوین و اجرا شد. فرهنگستان هنر با توجه به امکانات خود، قابلیت پیاده سازی و اجرای مطلوب مدیریت دانش را دارد به شرطی که فرهنگ سازمانی آن در راستای الزامات پیاده سازی مدیریت دانش تغییر یابد. سه نوع دانش در فرهنگستان هنر جاری است. آنچه که قدری پیچیده به نظر میآید مدیریت دانش نوع سوم است که مستلزم شناختن و شکافتن مضمونهای نهفته در آثار هنری است. به نظر میرسد درحال حاضر، اصلاح فرهنگ سازمانی و پیاده کردن نوعی مدیریت ترکیبی (مدیریت انواع دانش موجود در فرهنگستان هنر) از عوامل اصلی بهبود وضعیت موجود و لازمهی مطلوبیت بخشی به فرایندهای مدیریت دانش در فرهنگستان هنر میباشند.
مهدی شامی زنجانی؛ محمدحسین رونقی
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی فرایندها و اجزای مدیریت دانش در یک سازمان بوسیله مقادیر غیر قطعی خاکستری انجام شده است. روش: پژوهش پیش رو از نوع توصیفی پیمایشی است. جهت شفاف سازی راهکار پژوهش، یک شرکت فعال حوزه فناوری اطلاعات به عنوان مورد مطالعه انتخاب شده است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان و مدیران شرکت مورد مطالعه می باشد. تعداد 280 نفر ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی فرایندها و اجزای مدیریت دانش در یک سازمان بوسیله مقادیر غیر قطعی خاکستری انجام شده است. روش: پژوهش پیش رو از نوع توصیفی پیمایشی است. جهت شفاف سازی راهکار پژوهش، یک شرکت فعال حوزه فناوری اطلاعات به عنوان مورد مطالعه انتخاب شده است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان و مدیران شرکت مورد مطالعه می باشد. تعداد 280 نفر بر اساس روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. بوسیله پرسشنامه هفت بعد مدیریت دانش در یک سازمان شامل: راهبرد، ساختار، افراد-نقشها، فناوری– سیستمهای اطلاعاتی، ایجاد دانش، انتقال دانش و دسترسی به دانش بر اساس نظر خبرگان انتخاب و توسط تئوری سیستم های خاکستری مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها/ نتیجه گیری: از مهمترین نتایج پژوهش چگونگی کاربرد روش غیرقطعی تئوری خاکستری در ارزیابی مدیریت دانش یک سازمان است همچنین از دیگر نتایج حاصله می توان به فاصله نسبی بین وضعیت موجود و مطلوب در دو بعد از مدیریت دانش یعنی انتقال دانش و کارکنان در سازمان مورد مطالعه اشاره کرد.
مریم پارسائیان؛ نصرت ریاحی نیا
چکیده
هدف : شناسائی و رتبه بندی عوامل مؤثر در پیاده سازی مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی استان یزد می باشد. روش: روش انجام پژوهش پیمایشی – تحلیلی و جامعه آن شامل تعداد 120 کتابدار شاغل در کتابخانه های دانشگاهی استان یزد در سال تحصیلی 93-1392می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 92 نفر از آنها بصورت تصادفی و به عنوان نمونه انتخاب شدند. ...
بیشتر
هدف : شناسائی و رتبه بندی عوامل مؤثر در پیاده سازی مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی استان یزد می باشد. روش: روش انجام پژوهش پیمایشی – تحلیلی و جامعه آن شامل تعداد 120 کتابدار شاغل در کتابخانه های دانشگاهی استان یزد در سال تحصیلی 93-1392می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 92 نفر از آنها بصورت تصادفی و به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده، پرسش نامه محقق ساخته با مقیاس 5 درجه ای لیکرت بود. روایی صوری پرسشنامه توسط اساتید باتجربه تأیید و به منظور تأیید پایایی آن از آزمون ضریب آلفای کرونباخ(913/.) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار استنباطی و به کمک نرم افزار آماری spss18 انجام گرفت، برای سنجش میزان تأثیر عوامل مؤثر در پیاده سازی مدیریت دانش از آزمون t تک نمونه ای و برای مشخص کردن اولویت تأثیرگذاری عوامل مذکور از آزمون فریدمن استفاده گردید. یافته ها: از میان عوامل مؤثر در پیاده سازی مدیریت دانش، تنها دو عامل فرهنگ سازمانی و امکانات فناوری از وضعیت مناسبی برخوردار می باشند. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده با توجه به اهمیت و جایگاه ویژه کتابخانه های دانشگاهی در پیشبرد اهداف آموزشی و پژوهشی دانشگاهها و نقشی که مدیریت دانش در رسیدن به اهداف مذکور دارد، چندان مطلوب نمی باشد که این مسأله لزوم توجه و برنامه ریزی بیشتر از سوی مسئولین را بیش از پیش آشکار می سازد.
محمد صادق رجایی؛ منصور کوهی رستمی؛ عبدالله فاضلی؛ فاطمه مقتدایی
دوره 6، 14، پاییز و زمستان ، اسفند 1393، ، صفحه 94-123
فریبرز کمالی تبریزی؛ زهره غلامحسین زاده
دوره 3، 7، بهار و تابستان ، اردیبهشت 1390، ، صفحه 71-84
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، سنجش وضعیت آمادگی پژوهشگاه جهت پیادهسازی مدیریت دانش در سازمان میباشد. اطلاعات این طرح از طریق پرسشنامه محقق ساخته که شامل 51 سوال میباشد گردآوری شده است.نمونه آماری این پژوهش را 130 نفر از محققین پژوهشگاه تشکیل دادهاند و با توجه به اطلاعات مربوط به شاخصها که از طریق پرسشنامه جمعآوری شده، وضعیت ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر، سنجش وضعیت آمادگی پژوهشگاه جهت پیادهسازی مدیریت دانش در سازمان میباشد. اطلاعات این طرح از طریق پرسشنامه محقق ساخته که شامل 51 سوال میباشد گردآوری شده است.نمونه آماری این پژوهش را 130 نفر از محققین پژوهشگاه تشکیل دادهاند و با توجه به اطلاعات مربوط به شاخصها که از طریق پرسشنامه جمعآوری شده، وضعیت آمادگی پژوهشگاه برای پیادهسازی مدیریت دانش سنجیده شده است. در این پژوهش از دو منظر به سنجش وضعیت آمادگی پژوهشگاه پرداخته شده است، که عبارت است از 1-ابعاد فرهنگ سازمانی، پشتیبانی فناوری اطلاعات و ساختار سازمانی و فرآیندهای مرتبط با آنها 2-باور کارکنان از منظر سودمندی و سهولت اجرای فرآیندهای مدیریت دانش. نتایج پژوهش بیانگر آن است که پژوهشگاه از منظر اول، در زمینه تعریف فرآیندهای مناسب کاری دارای آمادگی نبوده ولی از منظر دوم دارای آمادگی لازم می باشد.