فاطمه مسعودی
چکیده
نکته ها و گفته ها اهمیت استفاده از واژههای برگرفته از عنوان و چکیده مقالات در نمایه سازی و تاثیر آن بر بازیابی فاطمه مسعودی مقدمه در عصر کنونی، عدم توازن میان زمان محدودی که بشر برای دسترسی به اطلاعات در اختیار دارد و جریان نامحدود اطلاعات، سبب شده است سازماندهی و بازیابی اطلاعات و روشهای سازماندهی از جمله نمایهسازی ...
بیشتر
نکته ها و گفته ها اهمیت استفاده از واژههای برگرفته از عنوان و چکیده مقالات در نمایه سازی و تاثیر آن بر بازیابی فاطمه مسعودی مقدمه در عصر کنونی، عدم توازن میان زمان محدودی که بشر برای دسترسی به اطلاعات در اختیار دارد و جریان نامحدود اطلاعات، سبب شده است سازماندهی و بازیابی اطلاعات و روشهای سازماندهی از جمله نمایهسازی آثار اهمیتی دوچندان بیابد. درواقع نمایهها یکی از همان ابزارهایی است که در پی تلاش بشر بهمنظور صرفهجویی در وقت و سهولت در بازیابی اطلاعات پدید آمد و سبب شد نمایهسازی به یک فرایند مهم در حوزه بازیابی اطلاعاتی تبدیل گردد. بهطوری که هر زمان به اطلاعات نظاممند، سازمان یافته، قابل بازیابی و قابل استفاده نیاز است، نیاز به نمایهسازی نیز برجسته میشود (Shah, 2016). اساس و بنیان نمایه و نمایهسازی را کلیدواژهها تشکیل میدهند. درواقع کلیدواژهها همان پلهای ارتباطی میان محتوای متون و کاربران هستند که سهولت دسترسی را برای کاربران فراهم مینمایند. بهعبارتیدیگر همان نقشی که نورونهای ارتباطی در بدن انسان برای انتقال انواع پیامها ازجمله پیامهای عصبی، حسی و حرکتی به گیرندهها دارند را نیز میتوان برای کلیدواژهها متصور شد. از این رو براساس دستورالعملهای نگارش مجلات، نویسندگان موظفند بهعنوان نخستین افرادی که از طریق واژههای نمایهای، یک اثر را برچسبگذاری میکنند کلیدواژههایی را برای درج در انتهای چکیده اثر خود انتخاب کنند. با توجه به اینکه کلیدواژهها ابزاری هستند که اطلاعات نهفته در یک متن را در قالب مینیاتوری انتقال میدهند، لازم است از بخشهایی از مقاله انتخاب شوند که محتوای اثر را در قالبی بسیار ساده و فشرده به تصویر کشیدهاند. براساس آنچه که در ادامه ذکر میشود، عنوان و چکیده اثر همان دو عنصری هستند که از چنین مشخصاتی برخوردارند. عنوان مهمترین عنصر هر مقاله علمی و یادآور اصلی موضوعات مقاله است. عنوان است که در زمان جستجوی متون توسط کاربران به عنوان منبع اصلی اطلاعات برای قضاوت ربط استفاده میشود (Soler, 2007). همچنین، در میان صدها مقالهای که در هر سال در هر رشته علمی منتشر میشود و بر سر خوانده شدن با یکدیگر رقابت میکنند، عنوان نقش مهمی در بازاریابی مقاله ایفا میکند (Jamali & Nikzad, 2011). لذا، اگر عنوان برجسته شود، بهترین خدمت را به موضوع میکند. اکثر خوانندگان در جستجوی راهنماهای موضوعی هستند و در این راه عنوان اولین چیزی است که به آن علاقه و توجه نشان میدهند. عنوان خوب میتواند ابزاری کلیدی در تعیین اطلاعات برای بازیابی باشد و استفادهکنندگان این مطلب را آموختهاند. قسمت عمده عنوانهای خوب از واژههایی تشکیل میشود که بیانگر محتوا هستند و اغلب استفادهکنندگان برای تصمیمگیری و تعیین نیاز خود به یک مقاله بهعنوان آن اثر متکی خواهند بود. به طور کلی، عنوانها و عنوانهای فرعی مقالات کلیدهای مهمی برای دانستن محتوای موضوعی آن مقالات به دست میدهند. هدف عنوان رساندن نوعی درک و فهم از موضوع اصلی مقاله به خواننده بالقوه است (کلیولند، 1385). از طرف دیگر، چکیده شرح مختصری از عناصر اصلی متن یک اثر است. چکیده معمولا آخرین بخشی است که توسط نویسنده نگاشته میشود اما نخستین بخشی است که در مقاله میآید و توسط سردبیران و داوران مطالعه میشود؛ بنابراین باید یک تصویر کلی از متن و تحقیق انجام شده فراهم کند. علاوه بر آن، باید در عین مختصر و مفید بودن جامع باشد. چکیده به طور کلی تمام جنبههای تحقیقاتی یک اثر را از جمله زمینه، اهداف، روشها، نتایج و یافتهها را در خلاصهترین شکل بیان میکند (Dewan & Gupta, 2016). چکیدههای خوب میتوانند نشانگرهای اصلی محتوای موضوعی باشند. در این چکیدهها مواد حاشیهای کنار گذاشته میشود و به موضوعات کلیدی مقاله پرداخته میشود. در چکیدههای خوب اکثر واژهها به مقدار زیادی محتوای موضوعی را ارائه میدهند. (کلیولند، 1385) بنابراین درصورتیکه عناوین و چکیدهها بهدرستی نگاشته شوند حاوی اصطلاحاتی غنی از موضوعات اصلی و مهم متن هستند که از آنها میتوان برای نمایهسازی اثر استفاده کرد، اما استفاده از واژههای نمایهای عنوان و چکیده چگونه بر بازیابی اطلاعات اثر میگذارد؟ نرمافزارهای جستجو مدارک بازیابی شده را بر اساس دو ویژگی مهم رتبهبندی میکنند: الف) محل درج کلیدواژه: همانطور که به طور مثال وقتی کاربری در یک کتابخانه به دنبال منابعی در مورد «ایران» باشد، کتابدار در نخستین گام به دنبال کتابهایی با این عنوان میگردد، موتور کاوش نیز دقیقاً همین کار را انجام میدهد؛ یعنی به دنبال صفحات وبی یا مدارکی میگردد که در بخش عنوان آنها واژه مورد نظر درجشده باشد. به این صفحات یا مدارک اولویت بیشتری میدهد و آنها را بهعنوان مرتبطترین منابع بازیابی شده رتبهبندی میکند. در گام بعدی، موتور کاوش صفحاتی را مییابد که در آن کلیدواژه در چند بند اول (در نزدیکترین مکان نسبت بهعنوان) ذکرشده باشد. بدیهی است درج کلیدواژه در بندهای ابتدایی صفحه ازنظر موتور کاوش دارای ارجحیت است (منتظر، 1381). ب) دفعات تکرار (بسامد): یکی دیگر از عوامل تعیینکننده در سنجش میزان مرتبط بودن مدرک بازیابی شده، دفعات تکرار کلیدواژه یا عبارت مورد جستجو در آن مدرک است. اغلب موتورهای کاوش میزان تکرر کلیدواژهها را نسبت به سایر واژههای موجود در صفحات وب میسنجند و واژگانی را که از بسامد بیشتری برخوردار باشند بهعنوان واژگان دارای ربط و تناسب بیشتر معرفی میکنند (منتظر، 1381). همچنین، مشابه با آنچه در بالا ذکر شد، بازیابی مقالات پایگاههای اطلاعاتی علمی معتبر نیز اساسا به وسیله جستجوی کلیدواژههایی که در عنوان و چکیده قرار دارند انجام میشود (Ferreira, Locali, Lapin & Hochman, 2011). چنانچه ملاحظه میشود، عناوین و چکیدههای آثار از بخشهای مهمی هستند که هنگام نمایهسازی باید به آنها توجه نمود. به علاوه، تکرار واژههای موجود در این بخشها در بخش واژههای کلیدی سبب میشود بسامد واژگان بالاتر رود و به این طریق سبب بازیابی میگردند (منتظر، 1381). نتیجهگیری نگارش عنوان مناسب و چکیده صحیح همراه با استفاده از واژههای موجود در عنوان و چکیده بر افزایش رویت پذیری مقالات نویسندگان در پایگاههای معتبر علمی موثر است. فهرست منابع کلیولند، دونالد. (1385). درآمدی بر نمایه سازی و چکیده نویسی. (حسینی، مهدی، مترجم). تهران: چاپار. منتظر، غلامعلی. (1381). موتورهای کاوش اینترنت: (درآمدی بر بازاریابی بهینه اطلاعات). تهران: کویر. Dewan, P. & Gupta, P. (2016). Writing the title, abstract and introduction: looks matter. Indian Pediatr, 53, 235–41. Ferreira, L. M., Locali, R. F., Lapin, G. A. F. & Hochman, B. (2011). Importance to include the term superficial musculoaponeurotic system in medical subject headings and in the international anatomical nomenclature. Acta Cirurgica Brasileira, 26(3), 242–246. Jamali, H. R. & Nikzad, M. (2011). Article title type and its relation with the number of downloads and citations. Scientometrics, 88(2), 653–661. Shah, N. S. (2016). Review of Indexing Techniques Applied in Information Retrieval. Pakistan Journal Of Engineering, Technology & Science, 5(1). Soler, V. (2007). Writing titles in science: An exploratory study. English for Specific Purposes, 26(1), 90–102.
هاجر ستوده؛ محمدحسن امیدی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر میکوشد وضعیت استنادی مقالات تأمین اعتبار شده ایران را در سه گروه اعتبارات داخلی، خارجی و مشارکتی بررسی و با مقالات تأمین اعتبار نشده مقایسه نماید. روش پژوهش: روش پژوهش تحلیل استنادی و نمونه هدفمند پژوهش را مقالات ایرانی نمایه شده در SCI در سالهای 2008-2011 تشکیل میدهد. وضعیت تامین اعتبار، به کمک فیلدهای FU (سازمان تأمینکننده ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر میکوشد وضعیت استنادی مقالات تأمین اعتبار شده ایران را در سه گروه اعتبارات داخلی، خارجی و مشارکتی بررسی و با مقالات تأمین اعتبار نشده مقایسه نماید. روش پژوهش: روش پژوهش تحلیل استنادی و نمونه هدفمند پژوهش را مقالات ایرانی نمایه شده در SCI در سالهای 2008-2011 تشکیل میدهد. وضعیت تامین اعتبار، به کمک فیلدهای FU (سازمان تأمینکننده اعتبار) و FX (تصدیق اعتبار پژوهشی) تعیین شد. آماده سازی و سپس تحلیل دادهها به کمک نرمافزار اکسل و اس.پی.اس.اس انجام شد. یافتهها: مقالات تأمین اعتبار شده به لحاظ نرخ استناد شدگی و میانگین استنادی به نحو معنیداری از مقالات تامین اعتبار نشده پیشتر هستند. همچنین، وضعیت استنادی گروه مقالات تأمین اعتبار شده خارجی و مشارکتی از مقالات تامین اعتبار شده داخلی بهتر است. نتیجهگیری: برتری استنادیمقالات برخوردار از اعتبارات پژوهشی، میتواند علت یا معلول جذب اعتبارات باشد. از یک سو، ممکن است اعتبارات پژوهشی، به ارتقای کیفیت تولیدات علمی و در نتیجه افزایش استناد به آنها انجامیده باشد. از سوی دیگر، احتمال دارد مقالات با کیفیت بالا در جذب اعتبار پژوهشی موفقتر باشند و این امر در جذب استناد بیشتر موثر باشد. به هر روی، با توجه اهمیت اعتبارات در ارتقای کیفی و اثرگذاری پژوهش، میتوان موفقیت در جذب اعتبارات پژوهشی به ویژه از منابع خارجی را بهعنوان شاخص ارزیابی پژوهشگران به کار گرفت.
حیدر مختاری؛ حمیدرضا رضایی امیدی؛ سودابه نوذری
چکیده
مقدمه و هدف: اصل درستنویسی اصل مشترک نوشتن به یک زبان است. درستنویسی، بهویژه در نوشتار علمی ضروری و عامل روان و سلیس بودن متن است. هدف این مطالعه نگاهی نقادانه به مسائل و مشکلات ویرایشی نوشتههای مربوط به علم اطلاعات و دانششناسی از لابهلای مقالات منتشر شده در مجلات جاری این رشته به زبان فارسی است. روش: تعداد 89 مقالۀ منتشر ...
بیشتر
مقدمه و هدف: اصل درستنویسی اصل مشترک نوشتن به یک زبان است. درستنویسی، بهویژه در نوشتار علمی ضروری و عامل روان و سلیس بودن متن است. هدف این مطالعه نگاهی نقادانه به مسائل و مشکلات ویرایشی نوشتههای مربوط به علم اطلاعات و دانششناسی از لابهلای مقالات منتشر شده در مجلات جاری این رشته به زبان فارسی است. روش: تعداد 89 مقالۀ منتشر شده در آخرین شماره از یازده عنوان مجلۀ فارسی این رشته، در تابستان و پاییز 1392 تحلیل محتوا و از نظر مسائل ویرایشی در سه نوع ویرایش (فنی، ساختاری-زبانی، و محتوایی یا تخصصی) بررسی شد. یافتهها: نتایج نشان دهندۀ وجود نارساییهای زیاد در این زمینه و حاکی از راهیابی «آیین بدنویسی»[1] به نوشتههای این رشته در هر سه نوع ویرایش بود. نتیجهگیری: آموزش کاربردی زبان فارسی در دورۀ تحصیلات دانشگاهی، دقت نویسندگان در نوشتن مقالات، حساسیت داوران و وسواس ویراستاران برای رفع نسبی این نارساییها لازم است. [1] این عبارت را از زندهیاد دکتر عبّاس حرّی (1370) عاریت گرفتهایم.
زهرا اباذری؛ مرضیه آصفی داریانی
دوره 4، 10، پاییز و زمستان ، دی 1391، ، صفحه 19-40
چکیده
هدف: مطالعه میزان رعایت روشهای استناددهی بینالمللی در تنظیم منابع و مآخذ مقالات مجلات علمی- پژوهشی فارسی حوزه علوم انسانی درسال 1388 است. روش پژوهش: پژوهش حاضر به روش پیمایشی توصیفی انجام شد. تعداد جامعه آماری 96 عنوان مجله معادل 354 مقاله انتخاب شد. روش گردآوری اطلاعات نیز سیاهه وارسی میباشد. روش آماری مورد استفاده آمار توصیفی ...
بیشتر
هدف: مطالعه میزان رعایت روشهای استناددهی بینالمللی در تنظیم منابع و مآخذ مقالات مجلات علمی- پژوهشی فارسی حوزه علوم انسانی درسال 1388 است. روش پژوهش: پژوهش حاضر به روش پیمایشی توصیفی انجام شد. تعداد جامعه آماری 96 عنوان مجله معادل 354 مقاله انتخاب شد. روش گردآوری اطلاعات نیز سیاهه وارسی میباشد. روش آماری مورد استفاده آمار توصیفی و آمار استنباطی میباشد. یافتهها: یافته ها نشان داد که اکثریت مقالات با 2/45 درصد توسط یک نویسنده نوشته شده بودند و اکثریت مقالات مورد بررسی از شیوه استناددهی APA، 5/17 درصد مجلات از شیوه استناددهی MLA، 5/4 درصد از شیوه استناددهی ونکوور و 4 درصد از شیوه استناددهی شیکاگو استفاده نموده بودند. برای آزمون این فرضیه از آزمون ناپارامتری کروسکال والیس استفاده شد. یافتههای تحلیلی پژوهش نشان میدهد که چون سطح معناداری آزمون 00/0 از سطح آزمون 05/0=a کوچکتر است لذا فرض صفر مبنی بر یکسان بودن میزان رعایت شیوههای استناددهی بین المللی در تنظیم منابع و مآخذ مورد استفاده مجلات حوزه علوم انسانی با اطمینان بالای 95 درصد رد میشود و در نتیجه فرضیه پژوهش مبنی بر اینکه تفاوت معناداری در میزان رعایت شیوههای استناددهی وجود دارد، تائید میشود. نتیجه گیری: نتایج نشان میدهد که در مجلات حوزه علوم انسانی و مقالات بررسی شده روش استناد دهیAPA بیشترین میزان استفاده را دارد در حالیکه روش استناددهی ونکوور بیش از سایر روشهای استناددهی رعایت میشود. همچنین ناشرین بخش خصوصی شاخصهای استناددهی را نسبت به ناشرین دولتی بهتر رعایت میکنند.