علم سنجی
ژیان درویشی؛ المیرا جنوی؛ مریم صرافزاده
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش تحلیل فعالیتهای اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانششناسی در شبکهی اجتماعی لینکدین است.روش شناس: پژوهش حاضر کاربردی و از نوع توصیفی- تحلیلی است و روش مورد استفاده در این پژوهش کتابخانهای و تحلیل شبکههای اجتماعی است که با رویکرد کمی انجام شده است. جامعه پژوهش را تمامی اعضای هیئت علمی شاغل رشته ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش تحلیل فعالیتهای اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانششناسی در شبکهی اجتماعی لینکدین است.روش شناس: پژوهش حاضر کاربردی و از نوع توصیفی- تحلیلی است و روش مورد استفاده در این پژوهش کتابخانهای و تحلیل شبکههای اجتماعی است که با رویکرد کمی انجام شده است. جامعه پژوهش را تمامی اعضای هیئت علمی شاغل رشته علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاههای دولتی ایران تشکیل داده است. دادهها به صورت دستی و طی ماههای خرداد و تیر 1398 با بررسی صفحات پروفایل هر یک از این اعضا به دست آمدهاند. سپس دادههای به دست آمده وارد نرمافزار اکسل شده و بر اساس پرسشهای پژوهش جدولبندی و تحلیل شدهاند.یافته ها: یافتهها نشان داد که 13/59 درصد اعضای هیئت علمی عضو شبکهاجتماعی لینکدین هستند. از این تعداد تنها 64/17 درصد از نظر درج پست، کامنت و لایک فعالیت داشتهاند که بیشترین آمار را "مریم صرافزاده" سپس "امیررضا اصنافی" به خود اختصاص دادهاند. بیشترین موضوع پستهای اعضای هیئت علمی در لینکدین «به اشتراکگذاری و معرفی بروندادهای علمی شخصی» به میزان 07/28 درصد است. در قسمت علاقهمندیهای لینکدین 54 نفر از اعضاء در مجموع 314 گروه، افراد اثرگذار، شرکت و مؤسسههای آموزشی را دنبال کردهاند. به طور کلی، "عبدالرضا نوروزی چاکلی" و "رسول زوارقی" با دنبال کردن 73 مورد از موارد مذکور بیشترین میزان را به خود اختصاص دادهاند. تنوع فعالیتهای "مریم صرافزاده"و "عبدالرضا نوروزی چاکلی" بیشتر از بقیه است. در نهایت بر اساس شاخصهای مورد بررسی مشخص شد که "مریم صرافزاده" با 3161 امتیاز و از بین دانشگاهها؛ دانشگاه تهران با 6271 امتیاز بالاترین عملکرد را داشتهاند.نتیجه گیری و بحث: بهطور کلی با توجه به یافتههای این پژوهش از جمله اینکه کمتر از 14 درصد از اعضای هیأت علمی حاضر در لینکدین، پست به اشتراک گذاشتهاند و نیز کمترین تعامل را با پستهای به اشتراکگذاشته شده دیگر اعضا در قالب لایک و کامنت داشتهاند میتوان گفت که اعضای هیئت علمی علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاههای دولتی ایران از امکانات و قابلیتهای شبکه اجتماعی لینکدین جهت اشتراک دانش و ارتباط با حرفهمندان و دانشجویان بهره نبردهاند.
نرگس نشاط؛ زهرا سادات عالمی
چکیده
هدف: مقایسه بروندادهای اعضای هیات علمی علم اطلاعات و دانش شناسی در مراکز پژوهشی دولتی ایران و تعیین عوامل تاثیرگذار بر آن
روششناسی: برای ارزیابی بروندادهای علمی از پیمایش استفاده شد ؛ سپس با استفاده از تحلیل محتوای کیفی و رویکرد استقرایی عوامل بازدارنده تولید آثار علمی از میان متون مرتبط با موضوع استخراج و در قالب ...
بیشتر
هدف: مقایسه بروندادهای اعضای هیات علمی علم اطلاعات و دانش شناسی در مراکز پژوهشی دولتی ایران و تعیین عوامل تاثیرگذار بر آن
روششناسی: برای ارزیابی بروندادهای علمی از پیمایش استفاده شد ؛ سپس با استفاده از تحلیل محتوای کیفی و رویکرد استقرایی عوامل بازدارنده تولید آثار علمی از میان متون مرتبط با موضوع استخراج و در قالب پرسشنامه طراحی گردید . تحلیلهای آماری با برناه اکسل و نرمافزار اس.پی.اس.اس/ 16انجام شد.
یافتهها: گرایش به تولید مقاله بیش از سایر اقلام اطلاعاتی است. زبان فارسی در تولیدات آمار بالاتری دارد . بیشترین سرانه تولید مربوط به سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی است. پس از آن پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران قرار دارد. اما از نظر تعداد برونداد علمی، مرکز منطقهای اطلاعرسانی علوم و فناوری شیراز و بعد از آن سازمان اسناد و کتابخانه ملی بیشترین رتبه را داشتهاند .
نتیجهگیری: اعضای هیأت علمی مرکز بنیاد دایرهالمعارف اسلامی، مرکز منطقهای اطلاعرسانی علوم و فناوری شیراز، و پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیشترین موانع فردی ؛ اعضای هیأت علمی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی، بنیاد دایرهالمعارف اسلامی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیشترین موانع برونسازمانی؛ و اعضای هیأت علمی در مراکز پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، و بنیاد دایره المعارف اسلامی و سازمان اسناد و کتابخانه ملی بیشترین موانع درونسازمانی را داشتهاند. لذا مسئولان این مراکز میبایست در جهت فراهم سازی مقدمات رشد برونداد علمی و کاستن موانع موجود اقدام نمایند.
زاهد بیگدلی؛ فرزانه قنادی نژاد
چکیده
Purpose. the purpose of this research is to analyze scientific information sharing of Shahid Chamran University of Ahvaz faculty in social networks.Method. This study which is conducted through quantitative and qualitative methods, is an applied research in terms of aim, and is of a descriptive-analytic type in nature. The population included all faculty members of Shahid Chamran University. Interview was also applied to complete the information gathered through the questionnaire. Findings. The findings showed that most respondents spend less than 30 minutes daily to share scientific information ...
بیشتر
Purpose. the purpose of this research is to analyze scientific information sharing of Shahid Chamran University of Ahvaz faculty in social networks.Method. This study which is conducted through quantitative and qualitative methods, is an applied research in terms of aim, and is of a descriptive-analytic type in nature. The population included all faculty members of Shahid Chamran University. Interview was also applied to complete the information gathered through the questionnaire. Findings. The findings showed that most respondents spend less than 30 minutes daily to share scientific information through social networks. Among different capabilities of social networks, respondents mostly use their personal profiles to share their publications and interests. The most important barriers for them to use the social networks is lack of instruction on how to use social networks to share scientific information.Results. Using social networks among faculty members will encourage them to share scientific information and exchange ideas, and hence, help to develop science, create new information, and increase scientific production.
فرشاد پرهام نیا؛ فاطمه نوشین فرد
چکیده
Purpose: The goal of the present study was to investigate the contextual factors affecting the scholarly communication of the faculty members in Iran’s Universities. Methodology: The study aimed to be an applied analytic survey. The statistical population included the faculty members working in all universities in Iran. The data gathering instrument was a researcher-made questionnaire containing 35 questions. The obtained Alpha Cronbach correlation coefficient was.881 which proved the reliability of the questionnaire. The data were analyzed based on multiple regression analysis using Amos ...
بیشتر
Purpose: The goal of the present study was to investigate the contextual factors affecting the scholarly communication of the faculty members in Iran’s Universities. Methodology: The study aimed to be an applied analytic survey. The statistical population included the faculty members working in all universities in Iran. The data gathering instrument was a researcher-made questionnaire containing 35 questions. The obtained Alpha Cronbach correlation coefficient was.881 which proved the reliability of the questionnaire. The data were analyzed based on multiple regression analysis using Amos and SPSS 21. Finding: The multiple regression analysis showed that among the contextual factors, the variable of the relationship with government, the academic freedom, the social environment and political and cultural environment can statistically explain the variance of scholarly communication.Conclusion: : It is concluded that there is significant relationship between the scholarly communication with the scientific products. Moreover, the scholarly communication can explain the variance of the scientific production.
محمدرضا شکاری؛ فاطمه فهیم نیا؛ غلامرضا حیدری
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت مدیریت اطلاعات کاغذی شخصی اعضای هیأت علمی گروههای آموزشی علم اطلاعات و دانششناسی و کتابداری و اطلاعرسانی پزشکی ایران با استفاده از مدل جونز انجام شده است. روششناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعهی مورد بررسی تمامی اعضای هیأت علمی علم اطلاعات و دانششناسی ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت مدیریت اطلاعات کاغذی شخصی اعضای هیأت علمی گروههای آموزشی علم اطلاعات و دانششناسی و کتابداری و اطلاعرسانی پزشکی ایران با استفاده از مدل جونز انجام شده است. روششناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعهی مورد بررسی تمامی اعضای هیأت علمی علم اطلاعات و دانششناسی و کتابداری و اطلاعرسانی پزشکی در دانشگاههای دولتی ایران است. ابزار پژوهش پرسشنامهای است و برای تجزیه و تحلیل دادهها نیز از نرمافزار آماری spss استفاده شده است. یافتهها: میانگین کلی مدیریت اطلاعات کاغذی شخصی 32/3 میباشد. به لحاظ جنسیت، وابستگی سازمانی و سن تفاوت معنیداری مشاهده نمیشود، اما به لحاظ درجهی علمی تفاوت معنیداری میان اعضای هیأت علمی دانشیار و استاد وجود دارد. نتیجهگیری: بهترین وضعیت مدیریت اطلاعات کاغذی شخصی در گروه سنی 45-36 سال، درجهی علمی دانشیار، گروههای کتابداری و اطلاعرسانی پزشکی و زنان بوده است. در کل، علیرغم مشاهدهی وضعیت نسبتاً مطلوب، لزوم ارتقای مهارتهای اعضای هیأت علمی در مواجه با حجم انبوه اطلاعات کاغذی احساس میشود، تا با صرف کمترین هزینه، بهترین اطلاعات در مناسبترین زمان بازیابی شود.