امیرحسام رادفر؛ مریم ناخدا
چکیده
هدف: پژوهش حاضر درصدد است تا شاخصهای یادگیری خودراهبر در دانشجویان علم اطّلاعات و دانششناسی را بررسی کرده و میزان اثربخشی تکنیک نقشههای مفهومی و روش مشارکتی را بر آنها ارزیابی نماید.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، و به لحاظ شیوهی گردآوری دادهها شبه تجربی همراه با پیشآزمون و پسآزمون است. در ابتدا با استفاده از ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر درصدد است تا شاخصهای یادگیری خودراهبر در دانشجویان علم اطّلاعات و دانششناسی را بررسی کرده و میزان اثربخشی تکنیک نقشههای مفهومی و روش مشارکتی را بر آنها ارزیابی نماید.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، و به لحاظ شیوهی گردآوری دادهها شبه تجربی همراه با پیشآزمون و پسآزمون است. در ابتدا با استفاده از روش تحلیل متن عوامل مؤثّر بر یادگیری خودراهبر و مؤلفههای مربوط به آن کشف شده و پرسشنامه استاندارد فیشر و همکاران جهت سنجش میزان آمادگی یادگیری خودراهبر دانشجویان مورد بهرهبرداری قرار گرفت. به منظور ارتقای مؤلفههای مذکور، با پیادهسازی تکنیک نقشههای مفهومی و آموزش مبتنی بر روش مشارکتی مداخلهی آزمایشی صورت پذیرفت.نتیجهگیری: در شرایطی که آموزش با استفاده از تکنیک نقشههای مفهومی بر یادگیری خود راهبر و هیچیک از مؤلفههای آن تأثیر معناداری نداشت، بهرهگیری از روش یادگیری مشارکتی تأثیر معناداری را بر تمامی آنها نشان میدهد. با آموزش به شیوهی یادگیری مشارکتی انگیزش یادگیری، خودکنترلی و خودمدیریتی دانشجویان افزایش یافته و انتظار میرود روحیهی خوداتّکایی، رضایت از فرایند آموزشی و موفقیّت تحصیلی دانشجویان فزونی یابد.