علمی پژوهشی
رضا کریمی؛ عبدالحسین فرج پهلو؛ فریده عصاره
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی محیط خلق دانش مراکز پژوهشی اسلامی، از دیدگاه پژوهشگران و اعضاء علمی صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر پیمایشی و از نوع توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش، پژوهشگران و اعضاء هیئتعلمی مراکز پژوهشی اسلامی به تعداد 2328 نفر است .ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای بوده است که بر اساس یافتههای پژوهش فرج پهلو ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی محیط خلق دانش مراکز پژوهشی اسلامی، از دیدگاه پژوهشگران و اعضاء علمی صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر پیمایشی و از نوع توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش، پژوهشگران و اعضاء هیئتعلمی مراکز پژوهشی اسلامی به تعداد 2328 نفر است .ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای بوده است که بر اساس یافتههای پژوهش فرج پهلو ، عصاره و کریمی (1395) تدوینشده بود. یافتهها: نتایج بهدستآمده نشان داد که از نظر پژوهشگران و اعضاء هیئتعلمی مراکز پژوهشی اسلامی، متغیرهای زیرساخت هوش، کنشگران هوش، اطلاعات هوش، زیرساخت خلاقیت، کنشگران خلاقیت، اطلاعات خلاقیت، توانمندیهای پژوهشگران و اعضاء هیئتعلمی و ویژگیهای شخصیتی در وضعیت مناسبی قرار دارند. اما زیرساخت مشارکت، کنشگران مشارکت و اطلاعات مشارکت دچار ضعف هستند و نیاز به تقویت دارند. نتیجهگیری: در محیطهای مراکز پژوهشی اسلامی برای تسهیل در خلق دانش بهطور نسبی اقدامات مناسبی صورت گرفته است. اما مسئولان و دستاندرکاران میتوانند با استفاده از نتایج ارزیابی خلق دانش در محیط مراکز پژوهشی اسلامی سعی در برطرف کردن نقاط ضعف و بهبود نقاط قوت بپردازند.
علمی پژوهشی
محمد سالخورده؛ صالح رحیمی؛ امین زارع
چکیده
هدف: هدف این پژوهش شناسایی موانع و راهبردهای ارتقاء اشتراک دانش در میان کتابداران کتابخانههای عمومی استان کرمانشاه و ارائه راهکارهایی جهت ارتقاء اشتراک دانش دراین سازمانهااست.روش: برای گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضراز پرسشنامه چونگ، یوین و گان، استفاده شده است. این پرسشنامه پس از اعتباریابی در پژوهش حاضر مورد استفاده قرار گرفته ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش شناسایی موانع و راهبردهای ارتقاء اشتراک دانش در میان کتابداران کتابخانههای عمومی استان کرمانشاه و ارائه راهکارهایی جهت ارتقاء اشتراک دانش دراین سازمانهااست.روش: برای گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضراز پرسشنامه چونگ، یوین و گان، استفاده شده است. این پرسشنامه پس از اعتباریابی در پژوهش حاضر مورد استفاده قرار گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که جنسیت، تأهل، رشته تحصیلی (به جز در مؤلفه راهبردهای ارتقای تبادل دانش)، سطح تحصیلات و سن بر فرآیند اشتراک دانش در کتابخانههای عمومی استان کرمانشاه اثرگذار نیست. سابقه شغلی اثری بر فرآیند اشتراک دانش و فرآیند کارابودن تبادل دانش دربین کتابداران کتابخانههای عمومی استان کرمانشاه ندارد. اما سابقه شغلی بر مؤلفه-های کسب دانش و راهبردهای ارتقای تبادل دانش درکتابخانههای عمومی استان کرمانشاه اثر دارد. اکثرکتابداران ازفناوری اطلاعاتی و ارتباطی برای اشتراک دانش استفاده مینمایند. فرهنگ موجود درکتابخانه مهمترین مانع درفرآینداشتراک دانش تلقی می شودوترغیب به انتشاردانش خوددر وبگاه کتابخانه مهمترین راهبردبرای ارتقای تبادل دانش است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بیانگراین است که فراینداشتراک دانش درکتابخانه های عمومی استان کرمانشاه درجریان است هرچند، موانعی نیزدرکامیابی فرایند اشتراک دانش دراین کتابخانه ها وجوددارد
علمی پژوهشی
علی بیرانوند؛ احمد شعبانی؛ عاصفه عاصمی؛ مظفر چشمه سهرابی
چکیده
هدف: هدف این تحقیق شناسایی ساختار فکری دانش در حوزۀ تجاریسازی دانش و معرفی حوزههای پژوهشی زیرمجموعۀ آن است. روش شناسی: این تحقیق که از نوع کاربردی است که با استفاده از روشهای رایج در مطالعات علم سنجی از قبیل فن تحلیل همواژگانی و همچنین روش تحلیل شبکه انجام شده است. جامعۀ این تحقیق شامل 110464 واژۀ به کار گرفته شده در 38876 رکورد ...
بیشتر
هدف: هدف این تحقیق شناسایی ساختار فکری دانش در حوزۀ تجاریسازی دانش و معرفی حوزههای پژوهشی زیرمجموعۀ آن است. روش شناسی: این تحقیق که از نوع کاربردی است که با استفاده از روشهای رایج در مطالعات علم سنجی از قبیل فن تحلیل همواژگانی و همچنین روش تحلیل شبکه انجام شده است. جامعۀ این تحقیق شامل 110464 واژۀ به کار گرفته شده در 38876 رکورد نمایه شده در پایگاه وباوساینس میباشد. یافته ها: یافتههای تحقیق نشان داد که از نظر فراوانی، کلیدواژههای «انتقال دانش»، «انتقال فناوری»، و «نوآوری»، و از نظر هم رخدادی زوجهای کلیدواژهای «مدیریت دانش و انتقال دانش»، «نوآوری و انتقال فناوری»، و «نوآوری و انتقال دانش» بیشترین فراوانی را در مطالعات صورت گرفته در حوزه تجاریسازی دانش داشتهاند. یافتههای مربوط به خوشهبندی سلسله مراتبی نیز منجر به شکلگیری یازده خوشه در حوزه تجاریسازی دانش گردید. این خوشهها عبارتند از: «مدیریت دانش»، «دانش»، «انتقال فناوری»، «بازاریابی»، «بازاریابی محصولات»، «تجاریسازی فناوری»، «تبادل دانش»، «نوآوری»، «توسعه پایدار»، «مجوز ثبت اختراع» و«تجاریسازی». بیشترین فراوانی به دست آمده در بخش همواژگانی به ترتیب مربوط است به «مدیریت دانش و انتقال دانش»، «نوآوری و انتقال فناوری» و «نوآوری و انتقال دانش». نتیجه گیری: علاوه بر مؤلفههای مورد کاربرد در راهبرد جستجو از قبیل: «انتقال دانش»، «انتقال فناوری»، «نوآوری»، «تجاریسازی» و «پتنت»، موضوعات و مباحث دیگر از قبیل: «ارتباط دانش و صنعت»، «مدیریت دانش»، «حقوق مالکیت معنوی»، «تحقیق و توسعه»، و «کارآفرینی» در پژوهشهای این حوزه شناخته شد. همواژگانی موجود بین واژههای «نوآوری، انتقال فناوری و انتقال دانش» نشان دهنده رابطه بین تولید دانش در بخش دانشگاهی و انتقال آن به بخش صنعت، و تولید محصولات و همچنین کارآفرینی است.
علمی پژوهشی
عسگر اکبری؛ فاطمه نوشین فرد؛ نجلا حریری
چکیده
هدف: هدف اصلی این پژوهش رتبهبندی کتابخانههای دانشگاهی براساس مدل بلوغ مدیریت دانش است.
روش شناسی: روش پژوهش حاضر ترکیبی کیفی و کمی است. جامعه آماری در بخش کیفی، 18 نفر از خبرگان و در بخش کمی در مرحله اول 184 نفر از مدیران کتابخانههای مرکزی دانشگاهها و در مرحله دوم، 35 نفر از اعضای هیأت علمی گروه علم اطلاعات و دانششناسی ...
بیشتر
هدف: هدف اصلی این پژوهش رتبهبندی کتابخانههای دانشگاهی براساس مدل بلوغ مدیریت دانش است.
روش شناسی: روش پژوهش حاضر ترکیبی کیفی و کمی است. جامعه آماری در بخش کیفی، 18 نفر از خبرگان و در بخش کمی در مرحله اول 184 نفر از مدیران کتابخانههای مرکزی دانشگاهها و در مرحله دوم، 35 نفر از اعضای هیأت علمی گروه علم اطلاعات و دانششناسی که از بین پاسخدهندگان مرحله اول انتخاب شدند حضور داشتند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته بود.
یافته ها: در سنجش اهمیت آزمون فریدمن ابعاد جریان دانش با ابعاد دیگر جریان دانش، میانگین رتبهی بُعد عوامل مدیریتی 72/5، بُعد منبع دانش 17/5، عوامل سازمانی 67/4، عوامل زمانی 37/4، عوامل کانالهای ارتباطی 22/4، عوامل فردی 21/4، عوامل فنی 92/3 و بُعد ویژگیهای دانش 72/3 میباشد. در رتبهبندی کتابخانهها با سطوح بلوغ مدیریت دانش، نشان داد که در سطح توسعه؛ بُعد عوامل مدیریتی و فردی، در سطح استانداردسازی؛ بُعد ویژگیهای دانش و کانالهای ارتباطی، در سطح بهینهسازی؛ بُعد منبع دانش و در سطح نوآوری؛ بُعد عوامل سازمانی و عوامل زمانی دارای موانع میباشند. برای ویژگیهای دانش و کانالهای ارتباطی مرحله استانداردسازی از بین مراحل جریان دانش ملموستر میباشد. برای منبع دانش، عوامل سازمانی و عوامل فنی بیشترین مانع در سطح چهارم یعنی بهینهسازی مشاهده میگردد.
نتیجه گیری: پژوهش حاضر تنگناهای موجود و میزان موانع در هر سطح از سطوح مدیریت دانش را در کتابخانههای دانشگاهی مشخص میکند. عوامل و شاخصهای لازم برای هریک از گامها را برای گام بعدی معین میکند. این کمک شایانی است، برای مدیران تا بتوانند برای رفع موانع مدیریت دانش از آن استفاده نمایند. اما نکته مهم این است که همه موانع عوامل جریان دانش را نمیتوان یکباره برطرف نمود، یا برای همه آنها یک برنامه اجرایی طراحی کرد، چونکه مطمئناً این موانع در طول عمر سازمان و عوامل مختلف ایجاد شدهاند.
علمی پژوهشی
محمدحسین رونقی
چکیده
هدف: مدیریت دانش یک مزیت رقابتی برای سازمان به حساب میآید. مدلهای بلوغ مدیریت دانش به سازمانها جهت ارزیابی پروژههای مدیریت دانش و اخذ راهبرد مناسب برای پیشرفت کمک میکند. دانش نقش مهمی در دستیابی به اهداف سازمان ایفا میکند. دانش به افراد و روابط بین آنها مربوط میشود. از همین رو در این پژوهش تأثیر سرمایه اجتماعی بر بلوغ مدیریت ...
بیشتر
هدف: مدیریت دانش یک مزیت رقابتی برای سازمان به حساب میآید. مدلهای بلوغ مدیریت دانش به سازمانها جهت ارزیابی پروژههای مدیریت دانش و اخذ راهبرد مناسب برای پیشرفت کمک میکند. دانش نقش مهمی در دستیابی به اهداف سازمان ایفا میکند. دانش به افراد و روابط بین آنها مربوط میشود. از همین رو در این پژوهش تأثیر سرمایه اجتماعی بر بلوغ مدیریت دانش و خلاقیت ارزیابی میشود. روششناسی: این مطالعه پیمایشی توصیفی است که در آن از ابزار پرسشنامه جهت جمعآوری اطلاعات استفاده شده است. از بین مدیران و کارکنان فعال در حوزه فناوری اطلاعات به طور تصادفی 378 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. دادههای جمع آوری شده با استفاده از معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل تحلیل گردید. یافتهها: رابطه همبستگی بین خلاقیت و بلوغ مدیریت دانش (01/0 , p=40/0 r=) خلاقیت و سرمایه اجتماعی (01/0 , p=45/0 r=) سرمایه اجتماعی و بلوغ مدیریت دانش (01/0 , p=58/0 r=) بدست آمد. یافتههای پژوهش نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین سرمایه اجتماعی و میزان بلوغ مدیریت دانش در بین شرکتهای فناوری اطلاعات وجود دارد بدین مفهوم که توجه به شبکه ها و هنجارهایی که بر رفتار افراد در سازمان حاکم است می تواند بر مدیریت صحیح دانش سازمان به خصوص انتقال دانش بین افراد تأثیر گذار باشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که سرمایه اجتماعی تأثیر معناداری بر خلاقیت و بلوغ مدیریت دانش در سازمانهای حوزه فناوری اطلاعات دارد. ایجاد جو مبتنی بر اعتماد بین کارکنان، بکارگیری اتاقهای فکر، تالارهای گفتوگو، راه اندازی فروم ها و چت روم ها جهت تبادل اطلاعات و تجربیات و برقراری هم اندیشیهای اجتماعی می تواند زمینه ساز دستیابی به وضعیت مناسبتر انتقال، تسهیم و خلق دانش در سازمان شود. همچنین، ایجاد تیمهای کاری هدفمند و استفاده از رهبر مناسب در تیم، ایجاد پاداشهای گروهی و ارزیابی عملکرد تیمی می تواند در تقویت تعاملات اجتماعی و در نتیجه ارتقای خلاقیت افراد موثر باشد.
علمی پژوهشی
منصور کوهی رستمی؛ محسن حاجی زینالعابدینی؛ نگار موری بختیاری
چکیده
هدف: هدف پژوهش بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی کتابداران کتابخانههای عمومی استان خوزستان با میانجیگری فرهنگ سازمانی بر مدیریت دانش است.
روششناسی: روش پژوهش پیمایشی است؛ از مدلیابی معادلات ساختاری(SEM) و روش حداقل مربعات جزئی جهت آزمون فرضیهها و برازندگی مدل استفاده شد. جامعه آماری 380 نفر از کتابداران کتابخانههای عمومی ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی کتابداران کتابخانههای عمومی استان خوزستان با میانجیگری فرهنگ سازمانی بر مدیریت دانش است.
روششناسی: روش پژوهش پیمایشی است؛ از مدلیابی معادلات ساختاری(SEM) و روش حداقل مربعات جزئی جهت آزمون فرضیهها و برازندگی مدل استفاده شد. جامعه آماری 380 نفر از کتابداران کتابخانههای عمومی استان خوزستان است که بر اساس جدول مورگان 181 نفر به عنوان نمونه در پژوهش مشارکت داشتند. ابزار اندازهگیری سه پرسشنامه، مدیریت دانش Lawson (2003)، سرمایه اجتماعی Nahapiet, & Ghoshal (1998) و فرهنگ سازمانی (2000) Denison است.
یافتهها: ضریب مسیر سرمایه اجتماعی بر فرهنگ سازمانی برابر (867/0) است که گویای معناداری تأثیر سرمایه اجتماعی بر فرهنگ سازمانی است. ضریب مسیر بین متغیرهای سرمایهی اجتماعی و مدیریت دانش برابر (145/0) است که گویای معناداری تأثیر سرمایهی اجتماعی بر مدیریت دانش است. ضریب مسیر بین متغیرهای فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش نیز 783/0 شده است که تأثیر فرهنگ سازمانی بر مدیریت دانش را تأیید میکنند. همچنین نتایج آزمون تی سوبل نشان میدهد که فرهنگ سازمانی در رابطه سرمایهی اجتماعی و مدیریت دانش نقش میانجی دارد.
نتیجهگیری: پژوهشگران عوامل گوناگون ساختاری، فرهنگی، تکنولوژیکی، رهبری، منابع انسانی و غیره را زیرساخت مناسب و مورد نیاز برای اجرای موفقیتآمیز مدیریت دانش معرفی و بررسی کردهاند که از میان این زیرساختها و توانمندسازهای گوناگون مدیریت دانش، این پژوهش بر نقش حیاتی و تعیینکننده سرمایه اجتماعی و فرهنگ سازمانی در ارتقای اثربخشی اقدامات مدیریت دانش در کتابخانههای عمومی استان خوزستان تأکید شده است.
علمی پژوهشی
مدیریت دانش
اصغر زمانی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی وضعیت مستندسازی تجربیات سازمانی در پژوهشکدهها و مؤسسات پژوهشی کشور انجام شده است. روششناسی: این مطالعه یک پژوهش به روش ترکیبی اکتشافی بوده است. ابزار جمعآوری اطلاعات بخش کیفی، مصاحبه نیمهساختاریافته بوده است و مشارکتکنندگان در بخش کیفی این پژوهش بر اساس نمونهگیری نظری و با روش زنجیرهای، ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی وضعیت مستندسازی تجربیات سازمانی در پژوهشکدهها و مؤسسات پژوهشی کشور انجام شده است. روششناسی: این مطالعه یک پژوهش به روش ترکیبی اکتشافی بوده است. ابزار جمعآوری اطلاعات بخش کیفی، مصاحبه نیمهساختاریافته بوده است و مشارکتکنندگان در بخش کیفی این پژوهش بر اساس نمونهگیری نظری و با روش زنجیرهای، از میان خبرگان تجربی آموزش عالی، خبرگان نظری و خبرگان حوزه مستندسازی تجربیات انتخاب شدند. در بخش کمی از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. جامعه آماری بخش کمی پژوهش شامل: روسا و معاونان و مسولان دفاتر روسا و معاونان و مسئولین روابط عمومی پژوهشکدهها و مؤسسات آموزش عالی تحت پوشش وزارت عتف بود که به صورت سرشماری، انتخاب شد و دادهها بر اساس روشهای آماری توصیفی و آمار استنباطی تحلیل گردید. یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از آن بود، نگرش افراد با سابقه خدمت بیشتر از ده سال به بالا بهتر از اعضایی است که سابقه خدمت کمتر از 10 سال دارند. همچنین، وضعیت موجود مؤسسات پژوهشی و پژوهشکدهها از نظر مستند نمودن تجربه به مفهوم اصیل و واقعی منفی میباشد. اما مستندسازی مصوبات و مشاورههای ناشی از تجارب در جلسات شورایی و ... در حد کم انجام میپذیرد. در خصوص تسهیم دانش ضمنی و تجربیات، نیز محور اصلی، عوامل فردی اعضای مؤسسات پژوهشی به تسهیم دانش سازمانی و تجربه با همکاران است. عوامل سازمانی و برون سازمانی و ... تنها در تسهیم دانش ضمنی و تجربه نقش حمایتی ایفا مینمایند و این عضو هیات علمی هست که بر اساس تواناییهای دانشی خود و عوامل فردی و شخصیتی، تصمیمگیرنده نهایی در تسهیم دانش ضمنی میباشد. نتیجهگیری: مؤسسات پژوهشی و پژوهشگاهها نیازمند زیرساختهای سیاستی و حقوقی برای ایجاد زمینههای مستندسازی تجربیات و انجام تسهیم دانش ضمنی هستند. لذا باید تلاش نمود ساز و کاری ایجاد نمود تا ازطریق مستند سازی تجربیات،دانش انباشته در ذهن مدیران و مسئولان دانشگاهی ، پژوهشکده ها و مؤسسات پژوهشی در خصوص موضوعات مختلف ، با مستند سازی ،استخراج گردد تا بتوان ضمن استفاده چند باره از آنها، در بین مدیران و مسئولان جدید نیز تسهیم تجربه و دانش نمود
علمی پژوهشی
بهجت طاهری؛ لیلا حسینی؛ آصفه حدادپور
چکیده
هدف: هدف از مقاله حاضر بررسی وضعیت مؤلفههای فرهنگ و ساختار سازمانی، منابع انسانی و فناوری اطلاعات به عنوان زیرساخت های مورد نیاز جهت استقرار مدیریت دانش در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان است. روششناسی: این تحقیق به روش توصیفی پیمایشی انجام شده و جامعه آماری آن را کلیه کارشناسان شاغل در واحدهای ستادی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان تشکیل ...
بیشتر
هدف: هدف از مقاله حاضر بررسی وضعیت مؤلفههای فرهنگ و ساختار سازمانی، منابع انسانی و فناوری اطلاعات به عنوان زیرساخت های مورد نیاز جهت استقرار مدیریت دانش در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان است. روششناسی: این تحقیق به روش توصیفی پیمایشی انجام شده و جامعه آماری آن را کلیه کارشناسان شاغل در واحدهای ستادی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان تشکیل داد. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شده و تعداد نمونه 313 نفر به دست آمد. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته شامل 4 حیطه و 35 سوال بود که از طیف گزینهای لیکرت در آن استفاده شد. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب آلفا کرونباخ 9/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار آماری SPSS ویرایش 21 در دو سطح توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها حاکی از این بود که از دیدگاه کارشناسان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان هیچ یک از مؤلفههای فرهنگ سازمانی، منابع انسانی، ساختارسازمانی و فناوری اطلاعات در وضعیت مناسبی جهت استقرار مدیریت دانش قرار ندارند. همچنین ارتباط مدرک تحصیلی و نوع استخدام با هر یک از این مؤلفهها معنادار نشد (05/0<P). نتیجهگیری: به منظور بهره مند شدن از مزایای بی شمار مدیریت دانش مانند فرصت هایی برای صرفه جویی های اساسی، بهبودهای قابل توجه در عملکرد افراد ، افزایش همکاریها، بهبود مهارتهای کارکنان، لازم است تقویت این زیرساختها توسط مدیران و برنامه ریزان دانشگاه علوم پزشکی مورد توجه و عنایت خاص قرار گرفته و استراتژیهای لازم برای این منظور اتخاذ گردد زیرا در این شرایط اجرای پروژههای مدیریت دانش با احتمال شکست بالایی روبرو خواهد شد.
علمی پژوهشی
لیلا نامداریان؛ فرهاد شیرانی؛ تیمور مرجانی
چکیده
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی و تحلیلمؤلفههای اصلی استقرار مدیریت دانش در بخش عمومی و دولتی کشور است. روششناسی: در این پژوهش، تجربیات کشورهای مختلف در زمینه مدیریت دانش در بخش عمومی و دولتی از سه طبقه کشورها با تحقیق و توسعه بالا، کشورها با تحقیق و توسعه متوسط و کشورها با تحقیق و توسعه پایین انتخاب شدند. به منظور تحلیل ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی و تحلیلمؤلفههای اصلی استقرار مدیریت دانش در بخش عمومی و دولتی کشور است. روششناسی: در این پژوهش، تجربیات کشورهای مختلف در زمینه مدیریت دانش در بخش عمومی و دولتی از سه طبقه کشورها با تحقیق و توسعه بالا، کشورها با تحقیق و توسعه متوسط و کشورها با تحقیق و توسعه پایین انتخاب شدند. به منظور تحلیل تجربیات ، از روش کیفی تحلیل چارچوب استفاده و تلاش شده است با استفاده از کدگذاری، مؤلفههای اصلی (مضمونهای اصلی) مدیریت دانش از تجربیات کشورها استخراج شود. یافته ها: یافتههای پژوهش نشان میدهد، مهمترین مؤلفههای اصلی استقرار مدیریت دانش در بخش عمومی و دولتی عبارتند از منابع انسانی و آموزش، زیرساخت فناورانه، فرهنگ سازمانی، یادگیری و نوآوری ، و ساختار سازمانی. نتیجه گیری: برپایه نتایج این پژوهش، تحقق مؤلفههای ششگانه استقرار مدیریت دانش در بخش عمومی و دولتی نیازمند انجام برخی اقدامات عملی مرتبط است که در این پژوهش به آنها اشاره شده است.
علمی پژوهشی
محمد جواد ارشادی؛ رضا رجبعلی بگلو؛ احسان نجفی عرب
چکیده
هدف: در پژوهش حاضر سعی بر آن است که به بررسی رابطه میان ابعاد مختلف مدیریت دانش و نقش این ابعاد در بهبود عملکرد معلمان شرکتکننده در دورههای آموزشی پرداخته شود. روش شناسی: این تحقیق از نظر دستهبندی تحقیقات بر اساس هدف، یک تحقیق کاربردی به شمار میآید. دادههای تحقیق حاضر بهصورت میدانی از معلمان آموزش و پرورش شهر تهران از چهار ...
بیشتر
هدف: در پژوهش حاضر سعی بر آن است که به بررسی رابطه میان ابعاد مختلف مدیریت دانش و نقش این ابعاد در بهبود عملکرد معلمان شرکتکننده در دورههای آموزشی پرداخته شود. روش شناسی: این تحقیق از نظر دستهبندی تحقیقات بر اساس هدف، یک تحقیق کاربردی به شمار میآید. دادههای تحقیق حاضر بهصورت میدانی از معلمان آموزش و پرورش شهر تهران از چهار منطقه 2، 4، 6، و 12 که شامل نقاط مختلف بر اساس مناطق جغرافیای بود، انتخاب و به کمک پرسشنامه جمعآوری شد. یافته ها: یافتههای پژوهش حاکی از آن بود که ابعاد ترکیب دانش، توزیع دانش، نگهداری دانش و توسعه دانش به همراه متغیرهای توسعه و بهبود معلمان در همه موارد معنادار بود. نتایج نشان داد که نگهداری دانش، توزیع دانش، ترکیب دانش و توسعه دانش به ترتیب دارای بیشترین اهمیت در عملکرد معلمان هستند. این متغیرها در مجموع قادر به پیشبینی حدود 5/49 درصد از تغییرات قابلیتهای معلمان هستند. همچنین نتایج رگرسیون حاکی از آن بود که نگهداری دانش، توسعه دانش، توزیع دانش و ترکیب دانش دارای بیشترین اهمیت در پیشبینی مهارتهای معلمان هستند. این متغیرها در مجموع قادر به پیشبینی حدود 8/48 درصد از تغییرات مهارتهای معلمان هستند. همچنین براساس ساختار شبکهای ANP مشخص شد، از بین ابعاد مدیریت دانش شاخص ترکیب دانش بیشترین وزن را در حوزه اثربخشی دورههای آموزشی معلمان به خودش اختصاص داد و به ترتیب توزیع دانش، نگهداری دانش و توسعه دانش بعد از آن قرار گرفت. نتیجه گیری: محول کردن وظیفه کسب دانش از منابع خارجی به یکی از معلمان در مناطق مختلف آموزشی بمنظور ثبت دانش و تجربه، توسعه دانشهای جدید برپایه آموختههای دورههای آموزشی، ذخیره، گزینش و ساماندهی تجربیات حاصل از آموزشها و نیز استفاده از سیستمهای تشویق و انگیزش بمنظور توسعه دانش کسب شده از مهمترین نتایج این پژوهش به حساب میآیند.
علمی پژوهشی
سیده صدیقه طاهرزاده موسویان؛ زاهد بیگدلی
چکیده
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی سطح دانش مدیریت اطلاعات شخصی و اولویت فعالیت های مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان دانشگاه صنعتی بهبهان است.
روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و روش آن پیمایشی است. از پرسشنامه شکاری (1394)بر اساس مدل جونزپس از تعیین روایی محتوایی و پایایی آن (89/0 )استفاده گردید. جامعه ی آماری این پژوهش دانشجویان سال ...
بیشتر
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی سطح دانش مدیریت اطلاعات شخصی و اولویت فعالیت های مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان دانشگاه صنعتی بهبهان است.
روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و روش آن پیمایشی است. از پرسشنامه شکاری (1394)بر اساس مدل جونزپس از تعیین روایی محتوایی و پایایی آن (89/0 )استفاده گردید. جامعه ی آماری این پژوهش دانشجویان سال چهارم کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء بهبهان بود (340 نفر؛ کارشناسی 95 و کارشناسی ارشد 245 نفر؛ به ترتیب به نسبت یک به 62/2). بر اساس جدول کرجسی و مورگان (Krejci and Morgan, 1970)، 181دانشجو با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه شکاری(Shekari, 2015) است که بر اساس مدل جونز تهیه شده است، اما در پژوهش حاضر بر اولویت فعالیتهای مؤلفههای هفتگانه مدیریت اطلاعات شخصی تأکید شده است.
یافته ها: دانشجویان از دانش نسبتاً مطلوبی ( 21/3 (mean= نسبت به مدیریت اطلاعات شخصی برخوردارند. "نگهداشت اطلاعات الکترونیکی" با میانگین رتبه ای 63/2 و "سازماندهی اطلاعات کاغذی" با میانگین رتبه ای 15/3 بیشترین اولویت و "ذخیره اطلاعات الکترونیکی روی ابزارهای جانبی" با میانگین رتبهای 16/5 و "ارزیابی اطلاعات کاغذی" با میانگین رتبهای 91/4 کمترین اولویت را دارند.
نتیجه گیری: دانشجویان از هر دو قالب اطلاعات الکترونیکی و کاعذی استفاده میکنند و امنیت اطلاعات در هر دو قالب برایشان مهم است. با توجه به یافتههای پژوهش که سطح مدیریت اطلاعات دانشجویان را در حد نسبتاً مطلوب معلوم داشت، لازم است مهارتهای مدیریت اطلاعات شخصی آموزش داده شود.
علمی پژوهشی
نرگس ملکوتی اصل؛ مجتبی کفاشان کاخکی؛ مهری پریرخ
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت پیادهسازی مدیریت دانش مشتری در محیط کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد و ارائه پیشنهادهایی در راستای تصمیمگیریهای مبتنی بر توجه به مدیریت دانش مشتری جهت بهبود کیفیت خدمات، افزایش کارایی و برتری رقابتی کتابخانههای دانشگاهی است.
روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و با روش «پیمایشی- ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت پیادهسازی مدیریت دانش مشتری در محیط کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد و ارائه پیشنهادهایی در راستای تصمیمگیریهای مبتنی بر توجه به مدیریت دانش مشتری جهت بهبود کیفیت خدمات، افزایش کارایی و برتری رقابتی کتابخانههای دانشگاهی است.
روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و با روش «پیمایشی- ارزیابانه» انجام گرفت. پس از طراحی شاخصهای اجرای مدیریت دانش مراجعان بر پایه مطالعه اکتشافی و مصاحبه با مسئولین بخشهای مختلف مرکز اطلاعرسانی و کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد سیاهه وارسی تدوین و برای تعیین پایایی و روایی در اختیار استادان و خبرگان قرار گرفت. برای پایایی ضریب کاپای فلیس گرفته شد که نشان دهنده پایایی مطلوب سیاهه بود.
یافته ها: بررسیها نشان داد که از 19 مصداق طراحیشده برای دانش درباره مراجعان 8 مورد از آنها در کتابخانه اجرا شده که نشان دهنده وضعیت متوسط کتابخانه مورد مطالعه در مدیریت این نوع دانش مشتری است. همچنین از 26 مصداق طراحیشده برای مدیریت دانش از مشتری 12 مورد آنها در این کتابخانه وجود داشت که نشان دهنده وضعیت متوسط اجرای مدیریت این نوع دانش در کتابخانه است. در نهایت از 24 مصداق مربوط به دانش برای مشتری نیز 16 مورد در کتابخانه شناسایی شد.
نتیجه گیری: یافتهها نشان داد که به طور کلی مرکز اطلاعرسانی و کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد در شرایط متوسطی به سر میبرد که به نظر میرسد مدیریت هر یک از انواع دانش مشتری در این کتابخانه نیازمند بازنگری و توجه بیشتری است تا به وضعیت مناسب با نیاز مخاطبان و شرایط ایدهآل دست یابد. از این رو، در صورت توجه به پیادهسازی مصداقهای مدیریت دانش مشتری در محیط کتابخانههای دانشگاهی میتوان امیدوار بود که گامی مؤثر در راستای توسعه مدیریت دانش مشتری و در نهایت بهبود کیفیت، کارایی و برتری رقابتی کتابخانههای دانشگاهی برداشته خواهد شد.