اورانوس تاج الدینی؛ محمد اعظمی؛ علی سادات موسوی
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف امکانسنجی تبدیل علم به محصول و تحقق فرایند ترجمان دانش در علوم انسانی کشور با بهرهگیری از نظرات پژوهشگران شاخص علوم انسانی ایران و ارائه الگوی مناسب این حوزه به انجام رسیده است.
روششناسی: پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای ترکیبی (متوالی – تبیینی) است که شامل دو روش کمّی- کیفی و با دو جهتگیری اثباتی- تفسیری ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف امکانسنجی تبدیل علم به محصول و تحقق فرایند ترجمان دانش در علوم انسانی کشور با بهرهگیری از نظرات پژوهشگران شاخص علوم انسانی ایران و ارائه الگوی مناسب این حوزه به انجام رسیده است.
روششناسی: پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای ترکیبی (متوالی – تبیینی) است که شامل دو روش کمّی- کیفی و با دو جهتگیری اثباتی- تفسیری میباشد. ابزار گردآوری داده در بخش کمّی پرسشنامه محقّقساخته و در بخش کیفی مصاحبة نیمهساختاریافته میباشد. جامعة پژوهش حاضر را کلّیّة اعضاء هیأت علمی گروههای علوم انسانی سراسر کشور از رشتههای مختلف علومانسانی تشکیل دادهاند.
یافتهها: یافتههای بخش کمّی این پژوهش بر معنیداری مؤلّفههای یکی از مدلهای استاندارد جهانی ترجمان دانش یعنی منبع، محتوا، زمینه، محیط و کاربران پژوهش در علوم انسانی کشور دلالت داشت و نشاندهندة تحقق ترجمان دانش در این علوم (2/60 درصد) بود.
نتیجهگیری: با تکیه بر نتایج بخش کمّی که دلالت بر معنیدار بودن فرایند ترجمان دانش در علوم انسانی داشت، بهوسیلة رویکرد کیفی و انجام مصاحبه با پژوهشگران شاخص علوم انسانی ایران دادههای حاصله کدبندی، طبقهبندی، تجزیه و تحلیل شده و یافتههای بخش کیفی این پژوهش منجر به ارائة الگوی هدفمند ترجمان دانش در علوم انسانی شد.